انواع نظریه عزت نفس
ما در این مقاله دیدگاهها و نظریههای زیر را در رابطه با عزت نفس بررسی کردهایم:
- عزت نفس در نظریه اینرونر؛
- عزت نفس در نظریه کوپر اسمیت؛
- عزت نفس در نظریه مزلو؛
- عزت نفس بر اساس نظریه راجرز؛
- عزت نفس بر اساس نظریه الیس؛
- عزت نفس بر اساس نظریه جرج مید.
در ادامه در مورد هر یک از این عوامل توضیحاتی ارائه خواهیم داد:
عزت نفس در نظریه اینرونر (Inroner)
به صورت کلاسیک در مبانی تعریف عزت نفس از نظریه جامع اینرونر استفاده فراوانی میشود. این نظریه شامل ۵ بخش بوده که به شرح زیر هستند:
- امنیت؛
- خود پذیری؛
- شایستگی؛
- پیوند جویی؛
- تعهد.
در ادامه هر کدام از این موارد را توضیح خواهیم داد:
امنیت:
در بین فاکتورهای مختلف، امنیت یکی از پایهایترین پارامترهای اعتماد به نفس است. در صورتی که اگر سطحی از امنیت در ساختار روانی فرد شکل نگیرد، سایر پارامترها به درستی شکل نمیگیرند. همانطور که در نظریه نیازهای مزلو نیز به آن اشاره شده، امنیت در رتبه دوم پس از نیازهای زیستی قرار میگیرد. به زبان ساده، امنیت حسی است که به فرد میگوید مورد حمایت دیگران قرار دارد.
خود پذیری:
یعنی شخص خودش را آنطور که هست دوست داشته باشد. همه ما ممکن است جنبههایی از عادات، رفتار و ویژگیهایی از خود را دوست نداشته باشیم. خودپذیری باعث میشود که ما به جای انکار بخشی از وجود خود سعی کنیم آن را تا حد ممکن اصلاح و سپس وجودش را بپذیریم. اگر این پذیرش با جنبه مثبتی اتفاق بیفتد به این معنی است که فرد دارای سطح خودپذیری مناسبی است.
شایستگی:
فاکتور شایستگی به این موضوع میپردازد که فرد در زمینه تواناییهای خود شک تردید یا اطمینان داشته باشد. فردی که از سطح شایستگی ضعیفی برخوردار باشد پیش از هرگونه تلاش، خود را شکست خورده تصور میکند.
بنابراین از انجام هرگونه فعالیتهای چالشی خودداری میکند. در مقابل فردی که سطح شایستگی بالایی داشته باشد برای رسیدن به اهداف خود امید بیشتری داشته و برای آن تلاش میکند.
پیوند جویی:
فاکتور پیوند جویی به معنی ارتباط موثر با افراد یا گروههایی است که در نتیجه آن فرد مزایایی مانند احترام، تعلق و تاثیر مثبت متقابل را دریافت میکند. فردی که دارای توانایی پیوند جویی قوی باشد میتواند راحتتر با دیگران وارد رابطه شده و تعامل بهتری با آنها برقرار کند. فردی که دارای سطح پیوند جویی ضعیفی است احساس انزوا کرده نمیتواند به راحتی با دیگران تعامل مثبتی داشته باشد. این واکنش به دو صورت خود را نشان میدهد یا فرد نمیتواند با دیگران تعامل عمیقی داشته باشد یا در موارد شدید نمیتواند تعامل معناداری برقرار کند. مثلا فردی که با راننده تاکسی در حد نیاز روزانه خود صحبت میکند اما نمیتواند دوستی برای خود پیدا کند.
تعهد:
منظور، تعهد به هدفهایی است که فرد در زندگی آن را انتخاب میکند. فردی که از سطح تعهد بالایی برخوردار است اهدافی را برمیگزیند که منطقی و متناسب با تلاش و شرایط وی باشد. برای رسیدن به همان نقطهای که از قبل برای خود ترسیم کرده تلاش میکند. در مقابل فردی که تعهد کافی نسبت به اهداف زندگی خود ندارد پس از مواجه شدن با دشواری از ادامه فعالیت سربازمیزند و نسبت به شکستی که برای خود به وجود آورده احساس منفی را تحمل میکند. در صورتی که دنبال این هستید که در کلاس عزت نفس شرکت کنید به صفحه کلاس آنلاین عزت نفس شرکت کنید.
عزت نفس چیست؟
عزت نفس (Self Esteem) یعنی احساس ارزشمندی هر شخص نسبت به خودش و باوری که نسبت به کلیت خود دارد. عزت نفس را میتوان از جنبه شناختی رفتاری و مهارتهای زندگی بررسی و تعریف کرد. تعاریف مختلفی از عزت نفس مطرح شده است نقطه مشترک تمام این تعاریف احساس ارزشمندی است که هر فرد نسبت به خود احساس میکند. هر فردی نسبت به خود برداشتهایی دارد که دنیای اطراف از آن بیخبر هستند. فردی که عزت نفس بالایی دارد نسبت به خود احساس بهتری دارد. همچنین عزت نفس به این اشاره میکند که ما چگونه خودمان را میبینیم.
عزت نفس در نظریه کوپر اسمیت (Coopersmith)
یکی از افرادی که نظریات ارزشمندی در حوزه عزت نفس و چگونگی ارزیابی آن مطرح کرده استنلی کوپر اسمیت است. این شخص برای ارزیابی و شناسایی عزت نفس چهار عامل را مورد بررسی قرار داده است، این عوامل شامل موارد زیر هستند:
- اهمیت یا پذیرش؛
- موفقیت؛
- ارزشهای فردی یا فضیلت اخلاقی؛
- پاسخهای فردی.
در ادامه هر کدام از این عوامل را به صورت مختصر توضیح میدهیم:
اهمیت:
به این معنی است که فرد به چه میزان توسط افراد یا گروههای دیگر پذیرفته میشود و از طرف آنها مورد احترام قرار میگیرد. در برآیند احترام متقابل (بین فرد و دیگران)، حس علاقهمندی شکل میگیرد. این حس مبنای رشد اعتماد به نفس از دیدگاه کوپر اسمیت است.
موفقیت:
وقتی شخص در زندگی خود موفقیت را تجربه کند یاد میگیرد که اگر تلاش کند حس رسیدن به یک موفقیت جدید نزدیک خواهد بود. بنابراین این عزت نفس را خواهد داشت که برای اهداف خود تلاش کند. این افراد تجارب شکست خود را در موفقیتهای خود حل میکنند. مثلا کودکی که ۹ بار در ساخت بادبادک شکست خورد، اما دهمین بار را که موفق شد یاد میآورد.
ارزشهای فردی:
هر فردی در درون خود دارای ارزشهایی است که همانند ترازو خوب یا بد بودن آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است را بررسی میکند. جدای از آنکه تجارب واقعی فرد چیست نحوه ارزیابی او از تجارب خودش مهمتر است. ممکن است فردی اتفاقات گذشته خود را با ارزشها و انتظارات سخت گیرانهای قضاوت کرده و عزت نفس خود را تضعیف کند.
پاسخهای فردی:
منظور چگونه پاسخ دادن فرد به از دست دادن ارزش یا روشی است که به این ارزشها پاسخ میدهد.
عزت نفس در نظریه مزلو (Maslow)
نظریه نیازهای مزلو یکی از معروفترین نظریههایی است که نیازهای انسانی را از پایهترین تا والاترین خواستهها و نیازهای انسانی را دستهبندی میکند. به نظریه مزلو اعتماد به نفس در طبقه سوم نیازها قرار میگیرد. لازم به ذکر است که مرحله اول نیازهای انسانی متعلق به نیازهای زیستی، مرحله دوم نیازهای امنیتی و مرحله سوم نیازهای اجتماعی از جمله عزت نفس است.
مزلو از عزت نفس به عنوان احترام به خود نیز یاد میکند که عوامل زیر شامل آن هستند:
- شایستگی؛
- پیشرفت؛
- توانمندی؛
- کفایت؛
- چیرگی؛
- اطمینان؛
- آزادی؛
- استقلال.
رسیدن به حس رضا یت در عواملی که نام برده شد، باعث میشود که فرد به سطح بالایی از عزت نفس دست یابد و در مقابل، نرسیدن به این نیازها میتواند عزت نفس فرد را کاهش دهد. مسلماً منظور رسیدن یا نرسیدن به این عوامل نیست. بلکه اکثر افراد به کیفیتهای متفاوتی از ارضای نیازهای خود دست مییابند.
عزت نفس بر اساس نظریه راجرز
بر اساس نظریه راجرز عزت نفس نوعی ارزیابی و قضاوت میزان ارزشمندی خویشتن است. او معتقد است که عزت نفس بالا ثمره دریافت حس احترام و دوستی از دیگران است. راجرز برخلاف سایرین تعدد عوامل را کاهش داده تا تمرکز مخاطب را به یک عامل کلیدی جلب کند و آن بازخوردهای گرم، مثبت و محبت آمیزی است که یک فرد میتواند در تعامل با دیگران دریافت کند. او این حس را با عبارتهایی همچون پذیرش، مهربانی، ارتباط صمیمی و گرم توصیف میکند.
عزت نفس بر اساس نظریه الیس
برخلاف نظر دیگران که افزایش و کاهش عزت نفس را در تعامل فرد با دیگران میدانستند؛ الیس اعتقاد دارد منشا عزت نفس پایین درونی است. انسانها دارای توانایی ذاتی برای اضطراب هستند. حال این شرایط میتواند تحت تاثیر یادگیری یا تفکرات فرد تقویت شود. فرد از چیزی اضطراب بالا دریافت میکند که فرد دیگری این طور نیست. گوشه گیری، انزوا و ترس از ارتباط منفی با دیگران نیز میتواند نتیجه فشارها و افکار منفی داخلی باشد. الیس به عنوان راه حل معتقد است که برای رفع مشکل اعتماد به نفس باید افکار، عقاید و ارزشهای فرد تغییر کنند. در این صورت فرد کمتر نسبت به واقعیت خود معترض خواهد بود. پذیرش خود اتفاق میافتد و عزت نفس بالا میرود.
عزت نفس بر اساس نظریه جرج مید
براساس نظریه جرج مید این اجتماع است که عزت نفس افراد را تعیین میکند. براساس این نظریه مهم است که دیگران چگونه یک فرد را قضاوت میکنند یا در مورد آن فکر میکنند. هر فرد تحت تاثیر بازخورد دیگران قرار میگیرد و نظرات دیگران در مورد خود را به مرور درون سازی میکند. اینکه دیدگاه دیگران مثبت باشد، عزت نفس فرد را بالاتر برده و اگر دیدگاه اطرافیان منفی باشد، عزت نفس فرد نیز کاهش پیدا خواهد کرد. در صورت علاقه میتوانید چه کسانی عزت نفس دارند را نیز مطالعه کنید.
آنچه که از مقاله انواع نظریه های عزت نفس آموختیم:
در این مقاله ابتدا با عزت نفس آشنا شدیم و سپس نظریههای عزت نفس را بررسی کردیم. آنچه که از برآیند نظریههای بررسی شده به دست میآید، این است که عزت نفس در تعامل با دیگران شکل میگیرد. هر چند که برخی محققان به جنبه بیرونی و برخی دیگر به عوامل درونی آن توجه بیشتری کردهاند. ازاین رو عزت نفس تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی تغییر کرده و با سه شیوه روان درمانی فردی، شرکت در گروه درمانی عزت نفس و همینطور شیوه های خودیاری، قابل ترمیم است.