با شنیدن کلمه خودشیفته چه فکری با خودتان می‌کنید؟ جهان حول محور آن‌ها می‌چرخد؟ مطمئناً آن‌ها می‌خواهند که شما چنین درکی از آن‌ها داشته باشید. با وجود این، نقطه ضعف افراد خودشیفته این است که وانمود می‌کنند جور دیگری هستند. اختلال شخصیت خودشیفته یکی از انواع اختلالات شخصیت است که در دوران رشد و کودکی، و در اثر آسیب های گذشته رخ می دهد. این اختلال یک وضعیت روانی است که در افراد ظاهر می‌شود. اگر آن نمای بیرونی که این افراد برای خودشان ساخته‌اند را برش دهید، در اعماق وجود آن‌ها خواهید دید که در واقع چه تصویر ضعیفی از خود دارند و همین امر آن‌ها را آسیب‌پذیر می‌کند. اگر مایلید درباره نقطه ضعف افراد خودشیفته نکات بیشتری بدانید، تا انتها با ما باشید. در ابتدا لازم است نشانه های فرد خودشیفته را بدانیم و مطمین شویم که او دارای اختلال شخصیت خودشیفته می باشد یا خیر؟
نقطه ضعف افراد خودشیفته چیست؟
در این جا به برخی از مواردی که حاکی از نقاط ضعفی است که افراد خودشیفته دارند، می‌پردازیم.
نیاز به تحسین دیگران
اولین نقطه‌ضعف خودشیفته‌ها نیاز آن‌ها به تحسین است که ولع شدید برای تأیید و به‌رسمیت‌شناختن توسط دیگران است. این اشتیاق مداوم برای تأیید یک ضعف است، زیرا رفاه عاطفی آن‌ها را در دست دیگران قرار می‌دهد. هنگامی که اعتبار موردنظر را دریافت نمی‌کنند، تنش روانی و ناراحتی عاطفی زیادی را تجربه می‌کنند. وابستگی بسیار زیاد به اعتبارسنجی خارجی آن‌ها را آسیب‌پذیر می‌کند، زیرا ارزش خود بر اساس سطح اعتباری که دریافت می‌کنند در نوسان می‌بینند. همین موضوع باعث می‌شود که آن‌ها از نظر عاطفی غیرقابل‌پیش‌بینی، ناپایدار و ناامن شوند.
نقطه ضعف افراد خودشیفته؛ ترس از رهاشدن
نقطه‌ضعف دیگری که خودشیفته‌ها دارند، ترس از رهاشدن است. این یک نقطه‌ضعف است؛ زیرا می‌تواند روابط بین‌فردی را به آن‌ها دیکته کند و اغلب این افراد را مجبور می‌کند که برای جلوگیری از طردشدن درک شده رفتار تکانشی داشته باشند. به‌عنوان‌مثال، ممکن است برای محافظت از خود، روابط خود را زودتر از موعد قطع کنند. عبارت های سمی که افراد خودشیفته در دعوا و مشاجره می گویند، کاملاً این موضوع را نشان می‌دهد.
فقدان همدلی
سومین نقطه ضعف افراد خودشیفته، عدم همدلی آن‌هاست. در وجود آن‌ها، فقدان همدلی و ناتوانی در درک واقعی احساسات و نیازهای دیگران است. این کمبود یک ضعف قابل‌توجه است، زیرا مانع از رشد روابط معنی‌دار و عمیق می‌شود. خودشیفته‌ها بدون همدلی واقعی، اغلب با نادیده‌گرفتن احساسات یا نیازهای دیگران به دیگران آسیب می‌زنند.
در محیط‌های گروهی، ناتوانی یک خودشیفته در قدردانی از دیدگاه‌ها یا احساسات دیگران می‌تواند مانع همکاری شود. در روابط شخصی، می‌تواند یک پویایی یک‌طرفه ایجاد کند که در آن نیازهای خودشیفته همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. درست مانند ترس آن‌ها از رهاشدن، عدم همدلی اغلب آن‌ها را منزوی می‌کند یا روابطشان را از بین می‌برد.
صبر ندارند
شخصیت خودشیفته مترادف بی‌حوصلگی است، زیرا این افراد بسیار باعجله رفتار می‌کنند. اعتماد به نفس شدید آن‌ها به این معناست که باور نمی‌کنند باید منتظر چیزی بمانند. وقتی این افراد چیزی می‌خواهند و در صدد به‌دست‌آوردن آن هستند، افراد دیگر باید در صف قرار بگیرند، به خواسته‌هایشان پی ببرند و به آن‌ها احترام بگذارند.
حساسیت به طردشدن توسط دیگران
چهارمین نقطه ضعف ادم های مغرور، حساسیت آن‌ها نسبت به طردشدن است. این یک ضعف بزرگ است، زیرا حتی رفتارهای خفیف یا مناسب دیگران نیز می‌تواند منجر به واکنش‌های نامتناسب مانند خشم و خودشیفتگی شود.
آن‌ها ممکن است دیگران را به‌خاطر این موضوع سرکوب کنند، به دنبال انتقام باشند، یا به طور کامل پس از مشاهده کوچک‌ترین موردی کناره‌گیری کنند که این امر باعث ناسالم شدن روابط شخصی و حرفه‌ای می‌شود. حساسیت افزایش‌یافته همچنین می‌تواند به قضاوت آن‌ها صدمه بزند، منجر به واکنش‌های بیش از حد شود و یا آن‌ها را به فردی که موقعیت‌های گوناگون را به چالش می‌کشد، تبدیل کند.
مشکل در رسیدگی به انتقاد
از دیگر نقطه ضعف افراد خودشیفته مشکل آن‌ها در پاسخ به انتقاد است. ضعف اصلی در اینجا این است که به‌جای استفاده از انتقاد به عنوان ابزاری برای رشد، آن را به عنوان حمله مستقیم به ارزش‌های خودشان می‌بینند. این کار می‌تواند مانع رشد فردی شود و منجر به واکنش‌های تدافعی یا حتی تهاجمی گردد. چنین رفتاری از نظر حرفه‌ای می‌تواند پیشرفت را کند نماید و در روابط شخصی موانع مختلفی برای برقراری ارتباط و تفاهم ایجاد کند.
عزت نفس شکننده
ضعف دیگر خودشیفته‌ها عزت نفس شکننده است. خودشیفته‌ها در زیر ظاهر مطمئن خود، عزت نفس شکننده‌ای دارند که به‌شدت به اعتبار خارجی که کسب می‌کنند، وابسته است. احساس ارزشمندی آن‌ها بر اساس باورهای درونی نیست، بلکه از طریق ادراکات بیرونی در نوسان است. چنین بی‌ثباتی می‌تواند منجر به نوسانات خلقی، رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینی و وابستگی به دیگران برای ثبات عاطفی شود. نیاز خودشیفته‌ها به ترمیم و حفظ عزت نفس خود می‌تواند منجر شود، آن‌ها به‌شدت نسبت به محیط اطراف خود واکنش نشان دهند.
نقطه ضعف افراد خودشیفته؛ وابستگی به دیگران
هفتمین نقطه‌ضعف افراد خودشیفته وابستگی آن‌ها به دیگران است. آن‌ها این موضوع را نمی‌پذیرند، اما خودشیفته‌ها از نظر عاطفی به اطرافیانشان وابسته هستند، به‌ویژه کسانی که از خودانگاره آن‌ها حمایت می‌کنند. این اتکا به این معنی است که کسانی که به حمایت آن‌ها متکی هستند، به‌راحتی نامتعادل می‌شوند و این موضوع منجر به آشفتگی عاطفی و واکنش‌های تکانشی می‌شود. به همین خاطر وابستگی نوعی ضعف است، زیرا مانند نیاز آن‌ها به تحسین، رفاه آن‌ها را تضمین می‌کند. دوره عزت نفس در تهران راه چاره این افراد است تا از طریق این کلاس‌ها وابستگی به دیگران را کاهش و عزت نفس خود را افزایش دهند.
رفتارهای غیر صادقانه
رفتارهای غیرصادقانه یکی دیگر از نقطه ضعف افراد خودشیفته است. اخلاص یک مفهوم مرموز برای این شخصیت‌های فریبنده است که هرگز واقعاً نیات و برنامه‌های خود را آشکار نمی‌کنند. پنهان نگه‌داشتن شخصیتشان، اولویت شماره یک آن‌هاست. به همین خاطر ساختن اعتبار پوشالی در اطراف خود برای فریب‌دادن دیگران، به این باور که رفتار آن‌ها قابل‌قبول است، ضروری محسوب می‌شود.
آن‌ها با حقیقت مبارزه می‌کنند. حقیقت ماجرا این است که این افراد در تلاش هستند تا صادق باشند، اما دروغ گفتن را انتخاب می‌کنند تا به جاه‌طلبی‌های خود دست پیدا کنند. به‌هرحال، دروغ به عنوان یک امر کاملاً طبیعی برای آن‌ها ظاهر می‌شود و آن‌ها تقریباً هیچ محدودیتی نمی‌شناسند. به این معنی که تقریباً در مورد هر چیزی دروغ خواهند گفت.
نقطه ضعف انسان های مغرور؛ مهارت شنیداری ضعیف
بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف خودشیفتگی مهارت‌های گوش‌دادن است. تنها نظری که افراد مبتلا به این اختلال شخصیت به آن گوش می‌دهند، نظر خودشان است. این افراد عاشق گوش‌دادن به صدای خودشان هستند و تقریباً هرگز این فرصت را نمی‌دهند که صحبت کنند و افکارشان را به اشتراک بگذارند. عدم تمایل آن‌ها به گوش‌دادن به این معنی است که نمی‌توانند با دیگران صحبت کنند یا سخنان خود را با آن‌ها در میان بگذارند، زیرا به‌اندازه کافی زمان برای شنیدن سخن دیگران اختصاص نمی‌دهند.
استانداردهای غیرواقعی
افراد خودشیفته معمولاً استانداردهای بسیار بالایی را برای خود و دیگران تعیین می‌کنند و این به دو دلیل یک ضعف است. اول، این انتظارات غیرواقعی می‌تواند منجر به احساس نارضایتی مداوم شود، زمانی که آن‌ها یا دیگران به‌ناچار کوتاهی می‌کنند. دوم، چنین استانداردهایی می‌تواند آن‌ها را منزوی کند، زیرا دیگران ممکن است دائماً احساس کنند مورد قضاوت یا تحقیر قرار می‌گیرند و در نتیجه روابط تیره‌ای ایجاد می‌شود. علاوه بر این، زمانی که افراد معیارهای بالا را برآورده نمی‌کنند، این نقطه ضعف افراد خودشیفته می‌تواند منجر به درگیری درونی و تشدید احساس بی‌کفایتی شود.
حسادت به دیگران
از دیگر نقطه‌ضعف‌های افراد خودشیفته حسادت به دیگران است. حسادت آن‌ها یک ضعف عمیق است، زیرا آن‌ها را در وضعیت همیشگی مقایسه و رقابت نگه می‌دارد. به‌جای تمرکز بر خود یا ایجاد روابط واقعی، آن‌ها اغلب مشغول پیشی‌گرفتن از دیگران یا احساس تهدید از دستاوردهای دیگران هستند. این طرز فکر می‌تواند مانع رضایت واقعی شود و منجر به رفتارهای مخرب گردد، زیرا اغلب سعی می‌کنند دیگران را تضعیف کنند یا خود را در کانون توجه قرار دهند.
بسیار حریص هستند
موفقیت چیزی است که هر خودشیفته‌ای را به حرکت درمی‌آورد و منصفانه است که بگوییم این شخصیت‌های بی‌رحم هر کاری که لازم باشد برای صعود به قله انجام می‌دهند. خواه شامل استفاده ابزاری از افراد باشد یا دروغ‌پراکنی، آن‌ها تمام تلاش خود را برای دریافت هدف اصلی انجام خواهند داد. در واقع، تمرکز بر مدال طلا مطمئناً آن‌ها را به استفاده از تاکتیک‌های پنهانی تشویق می‌کند.
تمایل به تغییر دیگران
دهمین نقطه‌ضعفی که خودشیفته‌ها دارند، تمایلات آن‌ها به تغییر دیگران است. تکیه بر تغییر دیگران به مرور اعتماد را از بین می‌برد. وقتی اطرافیان از این تاکتیک‌ها آگاه می‌شوند، از آن‌ها فاصله می‌گیرند، زیرا نمی‌خواهند مورداستفاده قرار گیرند یا فریب بخورند. این منجر به تیرگی روابط شخصی و حرفه‌ای می‌شود و با گذشت زمان، فرد خودشیفته ممکن است خود را در محاصره ارتباطات سطحی بیابد. مانند ترس آن‌ها از رهاشدن و عدم همدلی، تمایلات ایجاد تغییر در دیگران نیز اغلب آن‌ها را منزوی یا با تعداد زیادی روابط فروپاشیده رها می‌کند. این نقطه ضعف افراد خودشیفته منجر می‌گردد ارتباط آن‌ها با نزدیکانشان به مرور قطع شود.
خودشیفته‌ها فاقد تمرکز هستند
افراد با این تیپ شخصیتی مراحلی را پشت سر می‌گذارند که در آن به طور کاملاً وسواس‌گونه به کارهای مختلف می‌پردازند و سپس آن‌ها را کنار می‌گذارند. آن‌ها هرگز واقعاً تمرکز خود را روی یک موضوع تثبیت نمی‌کنند و دائماً به دنبال چیزهای بزرگ‌تر و بهتر هستند که به این معناست که با تمرکز ضعیف انرژی خود را از بین می‌برند.
پرهیز از مسئولیت
اجتناب از مسئولیت یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های افراد خودشیفته است. این ضعف قابل‌توجه به دلایل مختلف رخ می‌دهد و کاملاً مانع از خوداندیشی و رشد می‌شود. با نپذیرفتن اشتباهات و درس نگرفتن از آن‌ها، محکوم به تکرار آن‌ها هستند. در محیط‌های حرفه‌ای، این ناتوانی در مسئولیت‌پذیری می‌تواند مانع پیشرفت و ایجاد رنجش در بین همکاران یا کارمندان شود. علاوه بر این، اجتناب مداوم از مسئولیت می‌تواند منجر به ازدست‌دادن اعتبار، اعتماد و احترام اطرافیان شود.
اعتیاد به توجه
خودشیفته‌ها دوست دارند در کانون توجه باشند. آن‌ها اغلب در نگاه اول جذاب، تیزبین و شیوا هستند. با این حال، تماس نزدیک‌تر با آن‌ها، بی‌تفاوتی نسبت به رفاه دیگران را نشان می‌دهد. گاهی اوقات شما در حضور خودشیفته احساس کوچکی و حقارت می‌کنید. خودشیفته‌ها مانند هوایی که تنفس می‌کنند به توجه و تا محیط خود نیاز دارند. اگر این اتفاق نیفتد، بسته به نوع خودشیفتگی که به آن مبتلا هستند، پرخاشگر یا افسرده می‌شوند.
ناتوانی در انعکاس خود
برای عدم آسیب به اعتبارشان، خودشیفته‌ها از زیر سؤال بردن رفتار خود اجتناب می‌کنند. اگر درگیری وجود داشته باشد، این افراد هرگز عیب را در خود جستجو نمی‌کنند، بلکه همیشه به دنبال عیب در دیگران هستند. نقطه ضعف افراد خودشیفته این است که آن‌ها خود احتمال اشتباه بودن رفتارشان را در نظر نمی‌گیرند. بر این اساس، آن‌ها به‌شدت به انتقاد واکنش نشان می‌دهند.
اگر از یک خودشیفته انتقاد کنید، او یا شما را به عنوان تنبیه نادیده می‌گیرد یا این باور را به شما می‌دهد که در نهایت خود را سرزنش کنید. در موارد شدید، حتی احساس نیاز به عذرخواهی می‌کند. شنیدن جملات زیر از سوی این افراد کاملاً معمولی است:
- حالا این‌قدر بچه نباش!
- تو خیلی حساسی!
- اگر شما این‌طور رفتار نمی‌کردید، من مجبور نبودم این کار را انجام دهم.
- تو من را تحریک کردی!
- خوشبختی که وقتم را به تو می‌دهم.
- تو بدون من گم میشی.
- من می‌دانم چه چیزی برای شما بهترین است!
- من به‌تنهایی این دیدگاه را دارم.
- تو هرگز کسی را به جز من پیدا نخواهی کرد که تو را تحمل کند.
نتیجه‌گیری
شما می‌توانید یک خودشیفته را به فردی کمتر آزاردهنده، زورگو و متکبر تبدیل کنید. شما می‌توانید این کار را به روش‌هایی انجام دهید که کارایی آن تضمین شده است؛ مانند رجوع‌کردن به یک تراپیست حرفه‌ای. روش‌هایی که تراپیست پیشنهاد می‌دهد اغلب جواب می‌دهد. اگر درباره نقطه ضعف ادم های مغرور سؤالی دارید، آن را با ما در میان بگذارید.
[wp-faq-schema title=”سوالات رایج درباره نقطه ضعف افراد خودشیفته” accordion=1]
