باورهای منفی چطور به وجود می آیند؟ و راه‌های غلبه بر باورهای محدود کننده

تصویر مقاله راه های غلبه بر باورهای منفی

باورهای محدود کننده می‌توانند تاثیر شدید منفی در زندگی شما داشته باشند. باورهای محدود کننده مانند سدی عظیم جلوی رسیدن به اهداف ویژه زندگیتان را خواهند گرفت. باورهای محدود کننده درونی لزوما حقیقی نیستند. بسیاری از مواقع باورهای محدود کننده ساخته ذهن خود شما هستند. باورهای محدود کننده که در زندگی دارید، کیفیت زندگی شما را مشخص می‌کنند. اگر نگاهی به زندگی خود بیاندازید متوجه می‌شوید تمامی نتیجه‌هایی که میگیرید به نحوی به باورهای شما بازمیگردند. به عنوان مثال اگر باور دارید لیاقت شخصی که به آن علاقه دارید را ندارید، این باور مانع شما در راه آشنایی بیشتر با آن شخص می‌شود.

باورهای محدود کننده به راستی از کجا می‌آیند؟ چه کسی باورهای محدود کننده را در ذهن شما نصب کرده است؟ چگونه بفهمیم کدام باورها مثبت بوده و کدام باورها محدود کننده هستند؟ باورهای محدود کننده در مورد پول شامل چه مواردی هستند؟ پاسخ این سوالات و بسیاری از سوالات دیگر را با خواندن این مقاله پیدا خواهید کرد.

باورهای محدود کننده از کجا آمده اند؟

باورهای محدود کننده از زمان کودکی و به مرور به وجود می‌آیند. هرگونه تجربه و اتفاقی که از سنین پایین به بعد رخ میدهد، تاثیر مستقیمی در شکل گیری باورهای شما دارد. بگذارید با بیان مثالی به توضیح بیشتر این مساله بپردازیم. فرض کنید در کودکی به طور مداوم توسط همکلاسی‌های خود مورد اذیت و آزار قرار میگرفتید. این تجربه به مرور باعث تغییر باورهای شما می‌شود. شاید بپرسید چگونه؟ وقتی یک تجربه ناخوشایند به طور پیاپی برای شما اتفاق بیفتد، ذهن شما دچار گیجی می‌شوند. ساختار ذهن انسان به طور کلی به دنبال ساخت معنا از تمامی رویدادهاست. برای ذهن یک معمای حل نشده باعث ایجاد کنجکاوی می‌شود به همین علت به محض ایجاد یک حس گنگ به دنبال حل آن خواهد رفت.

راه حلی که ذهن آن را میابد یک معنای خاص است. مثلا بر اثر تکرار مداوم تمسخر و اذیت آزارهای دوران کودکی ذهن برای رفع گیجی و رسیدن به ثبات معنای من بی عرضه هستم و یا من دوست داشتنی نیستم را پیشنهاد میدهد و سعی در چسبیدن به این معنا دارد. حال با هر بار تکرار این تجربه نشانه‌هایی که در ذهن از این معنا وجود دارد یادآوری شده و به تقویت بیشتر این آن کمک میکند. در نتیجه بر اثر تکرار مداوم رشته‌های باورهای محدود کننده در شما بیشتر شده و حال شما همیشه خود را یک فرد بی عرضه قلمداد میکنید و به این صورت است که باورهای محدود کننده در شما شکل میگیرد

چرا باورها اغلب به شکل منفی در ذهن شکل می‌گیرند؟

همانطور که در مثال بالا گفتیم، اذیت و آزارهای مدوام باید معنایی داشته باشد. ذهن به دنبال معنای حقیقی آن نخواهد رفت. معنی که ذهن در این حالت پیدا می‌کند، آسان ترین و معمولا منفی ترین معنی یعنی عدم شایستگی فرد است. پس از شکل گیری این فرضیه با هر بار تکرار، فرضیه ساختگی احیا شده و پر رنگ تر می‌شود. این تنبلی ذهن در نقش گیری باورهای محدود کننده ما در تمامی زمینه‌ها صدق میکند. به عنوان مثال وقتی برای اولین بار شخصی را میبینید، باوری که از او در ذهنتان شکل میگیرد دیگر به سختی تغییر خواهد کرد. اگر شخص مقابل را فردی با اعتماد به نفس ببینید حتی اگر در دفعات بعد خلاف آن را ثابت کند، ذهن شما تمایل به تغییر باوری که از قبل ساخته است ندارد و به سختی و فقط در اثر تکرار مداوم آن رفتار ممکن است نیاز به تغییر را در خود حس کند.

نحوه رشد و شکل گیری باورهای محدود کننده در ذهن ما مثل رشد یک گیاه می‌باشد. ابتدا ریشه‌ها تقویت شده و سپس رشد می‌کند. میوه‌هایی که این گیاه می‌دهد همان نتایج زندگی شماست. پس برای اینکه بفهمید باورهای خود در زمینه‌های مختلف تا چه حد مطلوب است باید نگاه به نتایج فعلی زندگیتان بیاندازید. در هر بخشی از زندگیتان که نتیجه مطلوبی نگرفته اید احتمالا در آن بخش باورهای محدود کننده دارید. باورهای محدود کننده به طور عمیق در ضمیر ناخودآگاه ریشه می‌کنند. ۹۰ درصد افکار روزمره زندگی شما، افکاری هستند که از ضمیر ناخودآگاه نشات می‌گیرد. تمامی تصمیم‌هایی که در طول روز می‌گیرید به طور مستقیم با این افکار سر و کار دارند. پس می‌توان به راحتی حدس زد چرا شخصی باورهای ثروت ساز و سالم داشته و شخص دیگر دارای باورهای محدود کننده پول می‌باشد.

باورهای محدود کننده اغلب از چه طریقی وارد ذهن می‌شوند؟

همانطور که گفتیم، باورهای منفی و محدود کننده بر اثر تکرار تجربه منفی در شما شکل می‌گیرد. اما سوال اینجاست که معمولا این تجارب منفی از چه طریقی وارد ذهن شما شده و یا چه کسی باورهای منفی را در ذهن شما نصب کرده است؟ به طور کلی نمیتوان یک یا دو عامل را باعث نصب اینگونه باورهای منفی دانست، اما به طور مختصر میتوان به مهم ترین عوامل شکل گیری باورهای محدود کننده اشاره کرد :

  • خانواده
  • مدرسه
  • محیط‌های اجتماعی
  • رسانه
  • فرهنگ عام
  • جامعه هدف

خانواده مهم ترین نقش در شکل گیری شخصیت یک فرد را در سنین پایین ایفا می‌کند. باورهایی که پدر و مادر و سایر اعضای خانواده دارند، به طور معمول و اتوماتیک در سایر افراد نیز شکل می‌گیرد. به عنوان مثال اگر پدر و مادری عقیده داشته باشند که پول بر روی درخت رشد نمی‌کند و به آسانی به دست نمی‌آید، به احتمال زیاد کودک نیز در سنین بالاتر مبتلا به اینگونه باورهای محدود کننده خواهد شد. مدرسه، محیط‌های اجتماعی و فرهنگ عام کشوری که در آن زندگی می‌کنید هم بر روی تمامی باورهای شما به صورت ناخودآگاه تاثیر خواهد گذاشت. بسیاری از باورهای محدودکننده ازواج، باورهای محدود کننده سلامتی، پول از این طریق وارد ذهن شما می‌شوند.

رسانه ای که خود را در معرض آن قرار می‌دهید نیز اطلاعاتی جدید وارد ذهن شما کرده و می‌تواند به راحتی بر روی باورهای شما نقش مهمی ایفا کند. جامعه هدف، آن بخشی از جامعه است که شخص علاقه به پیگیری و وارد شدن در آن را دارد. به عنوان مثال ممکن است علاقه زیادی به فرهنگ‌های کشورهای دیگر در شخص ایجاد شود، بر اثر این علاقه شخص خود را بیشتر با محیط‌های مجازی و حقیقی که دارای کیفیت‌های آن فرهنگ هستند وارد میکند و اینکار او باعث تغییر باورهایش راجع به موضوعات مختلف میشود.

جمع بندی نکاتی که تا کنون به آنها پرداخته ایم

  1. باورهای محدود کننده از سنین کودکی به مرور در ذهن انسان شکل می‌گیرد.
  2. نحوه شکل گیری باورهای محدود کننده از طریق تکرار تجربه‌های ناپسند و شکل گرفتن آنها در ضمیر ناخودآگاه فرد می‌باشد.
  3. افکار محدودکننده و منفی از منابع مختلفی از جمله مدرسه، جامعه، دوستان، رسانه و … به ذهن انسان تزریق می‌شوند.

باورهای محدودکننده که مانع موفقیت شما می‌شوند!

برای رسیدن به موفقیت ضروری است که باورهای محدودکننده را کنار بگذارید. در ادامه به بررسی چند مورد از باورهای محدودکننده می‌پردازیم:

  • من نمی‌توانم خودم باشم و یا مورد قضاوت قرار می‌گیرم: بسیاری از افراد موفق مانند آلن دی جنریس و اپرا وینفری در طول زندگی خود با قضاوت و تمسخر دیگران روبه‌رو شده‌اند. این تجارب به ما یادآوری می‌کند که نمی‌توانیم همه را راضی نگه‌داریم. باید خود واقعی‌تان باشید و از قضاوت‌ها نترسید.
  • نمی‌توانم عاشق شوم چون قلبم شکسته خواهد شد: ترس از شکست عاطفی می‌تواند شما را از تجربه عشق محروم کند. هر تجربه حتی شکست به شما درس‌هایی می‌آموزد و به رشد شما کمک می‌کند. اجازه دهید عشق را تجربه کنید حتی اگر با درد همراه باشد.
  • من مهارت «درخواست کردن» را یاد نمی‌گیرم چون می‌دانم درخواست‌هایم رد می‌شود: به یاد داشته باشید که هر تلاش حتی اگر ۹۵ درصد آن‌ها به شکست منجر شود می‌تواند شما را به موفقیت برساند. نباید از رد شدن بترسید این می‌تواند به شما کمک کند که بهتر و قوی‌تر شوید.
  • نمی‌توانم به کسی اعتماد کنم چون به اعتمادم خیانت شده است: تجربه‌های منفی نمی‌توانند شما را از ایجاد روابط عمیق و دوستانه منع کنند. تلاش کنید تا به دوستان جدید خود اعتماد کنید مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
  • نمی‌خواهم به رویاهایم فکر کنم رسیدن به آن‌ها غیرممکن است: ترس از شکست می‌تواند شما را از دنبال کردن رویاها بازدارد. مثبت فکر کنید و اقدام کنید. حتی اگر شکست بخورید، تجربه‌ای ارزشمند خواهید داشت.
  • نیازی به موفقیت ندارم پس تلاشی هم برایش نمی‌کنم: این نوع خودخواهی می‌تواند مانع پیشرفت شما شود. به جای اینکه بپرسید چرا باید موفق باشید، از خود بپرسید چرا نباید موفق باشید؟ همیشه راهی برای پیشرفت وجود دارد.
  • برای موفقیت دیگر خیلی دیر شده است: داستان‌های موفقیت مانند سرهنگ ساندرز (بنیان‌گذار KFC) نشان می‌دهد که هیچ وقت برای شروع دیر نیست. سن نمی‌تواند مانع شما شود، باورهای محدودکننده شما هستند که شما را متوقف می‌کنند.
  • وقت کافی ندارم: باورهای محدودکننده می‌تواند شما را در جا نگه دارد. زمان یک مفهوم اجتماعی است و با مدیریت درست می‌توانید از آن به بهترین نحو استفاده کنید. به خودتان اجازه دهید که زمان را به نفع خود مدیریت کنید.
  • من نمی‌توانم: این عبارت مانع شما از انجام کارها می‌شود. به جای آن بگویید «در حال حاضر نمی‌توانم» و به یاد داشته باشید که همیشه گزینه‌ای برای یادگیری و پیشرفت وجود دارد.
  • من نمی‌توانم چون … نیستم: اضافه کردن دلایل به جمله «من نمی‌توانم» قدرت محدودکننده بیشتری به آن می‌دهد. باورهای هویتی خود را تغییر دهید و به خود بگویید که همیشه قابلیت تغییر و پیشرفت دارید.

با شناسایی و کنار گذاشتن این باورهای محدودکننده می‌توانید مسیر موفقیت خود را هموارتر کنید و به اهداف‌تان برسید. به یاد داشته باشید، شما توانایی‌های بسیاری دارید که فقط نیاز به شناسایی و بهره‌برداری از آن‌ها دارید!

باورهای محدودکننده ثروت

باور داشته باشید یا نه واژه‌ها، کلام و نوع تفکر می‌توانند تأثیر زیادی بر میزان ثروت و موفقیت شما داشته باشند. اینجا صحبت از قانون جذب و باور کن تا بهش برسی نیست. تحقیقات نشان داده که باورهای محدودکننده مانع تفکر صحیح و اصولی می‌شوند و این عدم تفکر صحیح به تصمیم‌گیری نادرست منجر می‌شود. بنابراین لازم است چند مورد از این باورهای محدودکننده ثروت را بشناسیم:

  • چون والدینم فقیر بودند، من هم فقیر از دنیا خواهم رفت.
  • باید روزی حداقل ۱۴ ساعت کار کرد تا پولدار شد.
  • فقط با کارهای خلاف می‌شود پولدار شد.
  • نمی‌شود هم پولدار باشیم و هم شادی درونی داشته باشیم.

باورهای محدودکننده روابط

در روابط ما نیز ممکن است باورهای اشتباهی وجود داشته باشد که موجب بروز مشکلات می‌شوند. کافی است این باورها را بشناسیم و سعی کنیم آن‌ها را با باورهای مثبت جایگزین کنیم. به زودی روابط بهتری را تجربه خواهیم کرد. برخی از باورهای محدود کننده روابط شامل موارد زیر است:

  • همسرم، فرزندم، مادرم و… به من علاقه‌مند نخواهد شد!
  • تلاش برای داشتن روابط بهتر، بیهوده است. 
  • من نمی‌توانم خوب باشم؛ من دوست‌داشتنی نیستم و دیگران به همین دلیل دوستم ندارند…!
  • همه در حال توطئه علیه من هستند و دیگران پشت سرم غیبت می‌کنند!

باورهای محدودکننده کسب و کار

در این بخش به باورهای نادرستی می‌پردازیم که درباره کارآفرینی و کسب و کار وجود دارد و می‌تواند مانع موفقیت شما شود. به این باورهای محدود کننده دقت کنید و تا حد ممکن از آن‌ها دوری کنید:

  • برای کارآفرینی و راه‌اندازی کسب و کار حتماً باید درسش را بخوانیم: کمی فکر کنید، چند نفر را می‌شناسید که بدون تحصیلات دانشگاهی در حال کسب درآمد هستند؟ این باورهای محدود کننده مانع از خلاقیت شما می‌شود.
  • می‌خواهیم کارآفرین شویم و ثروت کسب کنیم: اگر هدف‌تان فقط کسب ثروت باشد، احتمال شکست‌تان زیاد است. مهم‌تر از پول، ایجاد ارزش است. با ایجاد ارزش، پول به سمت شما می‌آید.
  • کارآفرینی ذاتی و ارثی است و به خانواده بستگی دارد: هرچند افرادی که در خانواده‌های ثروتمند متولد می‌شوند شرایط بهتری دارند اما صدها هزار نفر نیز از خانواده‌های معمولی به موفقیت‌های چشمگیری رسیده‌اند.
  • باید از راه‌های میان‌بر استفاده کرد وگرنه موفقیت ممکن نیست: در حقیقت، راه میان‌بری وجود ندارد. به جای تمرکز بر موفقیت یک شبه با هوشمندی عمل کنید و مهارت‌های تصمیم‌گیری خود را بهبود دهید.
  • باید بی‌نقص باشیم و بهترین: کمال‌گرایی می‌تواند کسب و کارتان را نابود کند. هیچ محصولی در دنیا بی‌نقص نیست پس شروع به حرکت کنید و به تدریج نقص‌ها را برطرف کنید.
  • به عنوان یک مدیر باید از همه چیز مطلع باشم: مدیران باید به فکر طراحی استراتژی و توسعه کسب و کار باشند. بهتر است کارهای جزئی را به دیگران واگذار کنید تا وقت و انرژی‌تان صرف امور مهم‌تر شود.

آیا شما باورهای محدودکننده دیگری در مورد کسب و کار می‌شناسید؟ آن‌ها را در قسمت کامنت‌ها با ما در میان بگذارید!

نمونه‌هایی از رایج ترین باورهای محدود کننده

تا به اینجای کار با اینکه باورهای منفی و محدودکننده چیست و از چه طریق وارد ذهن می‌شود صحبت کردیم. حال می‌خواهیم به موضوعی مهم تر بپردازیم. در این قسمت می‌خواهیم راجع به رایج ترین باورها و افکار محدود کننده که تاثیری شدید بر کیفیت زندگی اشخاص دارند صحبت کنیم. باورهای منفی و باورهای محدود کننده را نمی‌توان به تعداد محدودی موارد خلاصه کرد. می‌توان گفت وسعت اینگونه افکار بسیار زیاد بوده و هر شخص به میزانی دارای باورهای محدود کننده می‌باشد. اگر شخصی هستید که روابط اجتماعی ضعیفی دارید، علت باورهایی می‌باشد که در این راستا تا کنون داشته اید. برای اینکه بیشتر با باورهای محدود کننده آشنا شوید، در زیر به تعدادی از آنها اشاره کردیم.

رایج ترین باورهای محدود کننده

  • باورهای اقتصادی: پول درآوردن سخت است. فقط افراد خوش‌شانس ثروتمند می‌شوند. برای ثروتمند شدن باید به سختی تلاش کرد. رسیدن به موقعیت شغلی مناسب نیازمند انجام کارهای خلاف قانون است.
  • باورهای اجتماعی: من دوست داشتنی نیستم. من توانایی پیدا کردن دوست جدید را ندارم.
  • باورهای سلامتی: برای داشتن هیکلی زیبا باید فقط سبزیجات مصرف کنم. بدون تهیه مکلمهای ورزشی نمی‌توانید بدن شش تکه ای داشته باشید.
  • باورهای فرهنگی: تقاضای کمک از دیگران نشانه ضعف است. برای آنکه فرد مهمی در جامعه باشید، باید ثروت فراوانی داشته باشید.

با مطالعه لیست بالا به راحتی متوجه می‌شوید چگونه داشتن حتی یک باور منفی می‌تواند تاثیر به سزایی در کیفیت زندگی شما داشته باشد. این تاثیر به قدری شدید است که حتی ممکن است منجر به افسردگی در فرد شود.اولین اقدام برای رفع باورهای محدودکننده آشنایی با نحوه شکل گیری آنها می‌باشد که تا به اینجا به طور کامل به آن پرداختیم. اما ممکن است این پرسش در ذهنتان شکل بگیرد که چگونه می‌توان باورهای محدود کننده را به طور کامل از بین برد؟ چطور باورهای منفی را با باورهای مثبت جایگزین کنیم؟ در ادامه به پاسخ این پرسش‌ها می‌پردازیم.

اینفوگرافی روش از بین بردن باورهای غلط و محدود کننده

روش‌های از بین بردن باورهای محدود کننده

برای از بین بردن باورهای منفی از روش‌های مختلفی می‌توانید استفاده کنید. روش انتخابی با توجه به سلیقه و نیاز فرد می‌تواند متفاوت باشد. به طور کلی بهترین روش‌های نصب باورهای جدید در ضمیر ناخودآگاه شامل موارد زیر است.

بهترین روش‌های از بین بردن باورهای منفی

  1. بررسی نتایج فعلی زندگی شخص
  2. نوشتن باورهای شکل دهنده نتایج فعلی
  3. پیدا کردن باورهای جایگزین مناسب
  4. نصب باورهای جدید به وسیله تکنیک‌های ضمیر ناخودآگاه
  5. محافظت از باورهای جدید و سعی در تکرار مداوم آنها
  6. استفاده از سایر روش‌های موثر در تغییر باورها

بررسی نتایج فعلی زندگی شخص برای از بین بردن باورهای منفی

باورهای منفی و محدود کننده همانطور که گفتیم یک شبه به وجود نیامده اند. برای درمان باورهای منفی با باورهای مثبت ابتدا باید بدانید در کدام زمینه‌ها نتیجه‌های ضعیفی گرفته اید؟ آیا درآمد شما پایین است؟ آیا از مشکلات زیاد سلامتی رنج می‌برید؟ آیا تمامی روابطی که شروع می‌کنید پس از مدتی به جدایی ختم می‌شود؟ تمامی این نتایج نشان دهنده باورهای منفی است که در ضمیر ناخودآگاه خود دارید. می‌توانید برای شروع کاغذ و قلمی برداشته و شروع به امتیاز دهی به تمامی بخش‌های زندگی خود کنید. برای سهولت بیشتر امتیازدهی خود را به صورت ۱ تا ۱۰ انجام دهید. ۱ به معنای بسیار ضعیف و ۱۰ به معنای ایده آل می‌باشد.

نوشتن باورهای شکل دهنده نتایج فعلی برای از بین بردن باورهای محدود کننده

بعد از فهمیدن اینکه در کدام زمینه‌ها دارای باورهای منفی هستید، باورهای خود در آن زمینه را تا جایی که می‌توانید بنویسید. به عنوان مثال ممکن است از وضعیت مالی خود رضایت کافی را نداشته باشید. کافیست باورهایی که در حال حاضر در این زمینه دارید را یادداشت کنید.

پیدا کردن باورهای جایگزین مناسب برای از بین بردن افکار منفی

در مرحله بعدی شروع به نوشتن باورهای جایگزین کنید. بگذارید با مثالی قضیه را برایتان شفاف تر کنیم. فرض کنید شخصی هستید که از وضعیت مالی خود ناراضی بوده و نمره ۳ را در زمینه به خود داده اید. حال شروع به نوشتن باورهای محدود کننده خود در این زمینه می‌کنید. به فرض مثال باور دارید افرادی که خانواده ثروتمندی ندارند، نمی‌توانند ثروتمند شوند. جای تعجب ندارد چرا با این باور نتوانسته اید تا کنون به موفقیت مالی برسید. هر شخص با هر شرایطی می‌تواند با فکر درست به هر جایگاهی برسد. این باور یک باور جایگزین مناسب برای باور فعلی شماست.

نصب باورهای جدید به وسیله تکنیک‌های ضمیر ناخودآگاه

در این مرحله از تکینک‌های خاصی جهت نصب باورهای جدید می‌توانید استفاده کنید. یکی از این تکنیک‌ها تکرار مکرر باور جایگزین می‌باشد. می‌توانید اینکار را به وسیله بلندخوانی، روخوانی از کاغذ و یا فایل‌های صوتی سابلیمینال متناسب با باور جدید انجام دهید. تصویرسازی ذهنی و خواندن جملات تاکیدی قبل از خواب نیز می‌تواند تاثیر به سزایی در نصب باورهای جدید داشته باشد.

محافظت از باورهای جدید و سعی در تکرار مداوم آنها

درست به مانند باورهای محدود کننده که بر اثر تکرار مداوم در ذهن ایجاد شدند، برای نصب باورهای مثبت جایگزین نیز باید اینگونه باورها را با تجربیات مرتبط به صورت مداوم تکرار کنید. ذهن انسان زمانی که بر روی فکری خاص تمرکز می‌کند، به جستجو تمامی نشانه هایی که آن فکر را تایید می‌کنند می‌پردازد. با هربار تکرار این تجربیات، ریشه باور شما قویتر و محکم‌تر می‌شود.

استفاده از سایر روش‌های موثر در تغییر باورها

برخی افراد به دلایل گوناگون ترجیح می‌دهند مشکلات خود را با کمک سایرین حل کنند. برای تغییر باورهای محدود کننده و منفی می‌توانید به روانشناس مراجعه کنید. روانشناس با پرسیدن سوالات و آشنایی با جوانب گوناگون شخصیت شما به روند تغییر باورها سرعت می‌بخشد. از دیگر راه‌هایی که می‌توانید برای حل سریعتر مشکل خود از آن بهره ببرید. شرکت در کلاس‌های تحلیل رفتار متقابل می‌باشد. در این کلاس‌ها اشخاص با اشتراک گذاری مشکلات خود با سایر افراد، بهترین روش‌های حل مشکل خود را دریافت کرده و با شنیدن تجربیات سایرین به پروسه تغییر باورهای خود سرعت می‌بخشند.

در پایان

شناسایی و تأیید باورهای محدودکننده، اولین قدم در بازپس‌گیری قدرت خویش به شمار می‌رود. مقصر دانستن خود و دیگران می‌تواند سال‌ها فرد را در شرایط منفی نگه دارد و به مرور زمان به کاهش عزت نفس و حتی عقب‌نشینی منجر شود. دستیابی به موفقیت پایدار واقعی از درون آغاز می‌شود و با کار بر روی سیستم باورهای شخصی خود محقق می‌گردد. نکته حائز اهمیت این است که باید باورهای محدودکننده را از میان بردارید. بدین ترتیب می‌توانید به قدرت و موفقیت حقیقی نائل شوید و به مرور زمان، متوجه خواهید شد که زندگی‌تان دیگر محدودیتی نخواهد داشت.

سوالات متداول

مقالات مرتبط با این مقاله

انتخاب روانشناس و رویکرد
نمی‌دانید چه مشکلی دارید؟ و یا چه روانشناس و رویکردی مناسب شماست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *