نوازش در روانشناسی یک اصطلاح ارتباطی و روانشناختی در نظریه تحلیل رفتار متقابل یا TA می باشد. بر طبق این نظریه نوازش به معنای درک حضور دیگری و یا ارسال یک محرک به شخص دیگر می باشد. اریک برن که این اصطلاح را مطرح کرد، معتقد بود داشتن نوازش در دوران رشد و کودکی بسیار مهم است. او بر مبنای چندین تحقیق ثابت نمود که نداشتن نوازش در کودکی، سبب عقب ماندگی ذهنی و هیجانی می شود. همچنین بر طبق این نظریه آنچه سبب صمیمیت در رابطه می شود، داشتن یا نداشتن نوازش و چگونگی آن است. نوازش ها ممکن است احساس خوشایند و یا ناخوشایند در فرد ایجاد کند. در واقع وقتی به شخصی می گوییم «تو چقدر زیبا هستی» و یا « تو چقدر زشت هستی»، در هر دو موارد در حال نوازش دادن هستیم.
تعریف نوازش در روانشناسی
نوازش در روانشناسی را به دو طریق می توان تعریف کرد. یکی نوازش در تحلیل رفتار متقابل که به معنای درک حضور دیگری است. تعریف دیگری از نوازش نیز وجود دارد که به معنای ارسال و دریافت محرک است. نوازش در دوران کودکی، سبب رشد سیستم عصبی می شود.
مفهوم نوازش در تحلیل رفتار متقابل (TA)
توسط “اریک برن” توضیح داده شده است. او معتقد است که انسانها، برای بقا و حفظ سلامت روانی و جسمی خود، به محرکهای جسمی و عاطفی نیاز دارند. برای تأیید این دیدگاه، به تحقیقاتی اشاره میکند که نشان میدهد موجودات زنده در غیاب این محرکها دچار اختلالات روانی و جسمی میشوند. در یکی از آزمایشهای معروف، دو گروه از نوزادان در شرایط مشابهی نگهداری شدند، با این تفاوت که گروهی از نوزادان بیشتر محبت و نوازش دریافت کردند. نتیجه نشان داد که نوزادانی که بیشتر در آغوش گرفته میشدند، کمتر به مشکلات روانی و جسمی دچار شدند.
در تحلیل رفتار متقابل، “نوازش” به هر نوع عملی گفته میشود که به حضور و اهمیت دیگران اشاره داشته باشد. به عبارت دیگر، هر چیزی که نشان دهد ما به حضور فرد دیگری توجه کردهایم، نوعی نوازش است. این عمل میتواند به شکلهای کلامی و غیرکلامی، مثبت یا منفی، و شرطی یا غیرشرطی باشد. برای مثال، وقتی به کسی سلام میکنید، شما به او یک نوازش کلامی دادهاید و اگر او با سر پاسخ شما را بدهد، شما نیز یک نوازش دریافت کردهاید.
انواع نوازش در روانشناسی کدام است؟
اریک برن عنوان نمود که نوازش ها انواع مختلفی دارد و افراد ممکن است از طرق مختلفی نوازش بدهند و یا دریافت کنند. انواع نوازش در روانشناسی شامل موارد زیر است:
- نوازش کلامی: هر گونه محرک و یا واکنشی که اشاره به حضور فرد دیگری دارد و به وسیله کلام انجام شود را نوازش کلامی می گویند.
- نوازش غیرکلامی: نوعی از نوازش است که به وسیله زبان بدن صورت می گیرد.
- نوازش مثبت: نوازش مثبت به عملی گفته میشود که باعث احساس خوشایند در فرد گیرنده شود، در مقابل، نوازش منفی حسی ناخوشایند به همراه دارد. هر فرد میتواند برای خود فهرستی از نوازشهای مثبت و منفی تنظیم کند. برای مثال، ممکن است فردی از تعریفاتی مثل “خوشتیپ بودن” یا “باهوش بودن” لذت ببرد، اما از کنشهایی مثل لگد خوردن بیزار باشد. نکته مهم این است که احساسات فرد گیرنده تعیین میکند که یک نوازش مثبت یا منفی تلقی شود. به عبارت دیگر، چیزی که برای یک نفر مثبت است، ممکن است برای دیگری منفی باشد.
- نوازش منفی: نوازشی که سبب احساس «خوب نبودن و یا کافی نبودن» در فرد شود را نوازش منفی می گویند.
- نوازش شرطی و غیرشرطی: نوازش شرطی یا مشروط نوازشی است که فرد مقابل را به خاطر انجام کاری و یا رفتاری مورد نوازش قرار می دهیم. در این حالت خوب بودن فرد در صورت درست انجام شدن آن کار و یا رفتار است. در نوازش غیرشرطی یا غیرمشروط، دوست داشتن و نوازش دادن منوط به ذات و وجودیت فرد است و نه خوب و بد بودن او
مشکل در سیستم نوازش در روانشناسی
شخصی به نام استینر که از طرفداران نظریه تحلیل رفتار متقابل بود، اعلام کرد که بسیاری ای افراد دارای نظام نوازشی معیوب و یا سیستم نوازشی اشتباه هستند. او ذکر کرد که باورهای دوران کودکی، فرآیند رشد و همینطور مسائل فرهنگی ممکن است سبب باورهای ناکارآمد در افراد شود. استینر معتقد بود بسیاری از روابط انسانی، به دلیل مشکل در باورهای مرتبط با نوازش دچار فروپاشی می شود. او باورهای ناکارآمد را به پنج دسته تقسیم کرد.
آیا نوازش فقط تماس جسمی است؟
نوازشها میتوانند فیزیکی باشند، مثل در آغوش گرفتن یک نوزاد، یا حتی فقط کلامی باشند، مانند تحسین فرد با کلمات. اریک برن، میگوید هر عملی که به حضور دیگری اشاره کند، نوعی نوازش است. به عنوان مثال، دکتر “R. Spitz” نشان داد که نوزادانی که پس از تولد از نوازش محروم میشوند، دچار آسیبهای روانی جبرانناپذیری میشوند. بزرگسالان نیز با کمبود ارتباطات عاطفی و اجتماعی دچار مشکلات روانی میشوند. برن به اهمیت نوازش در زندگی انسانها اشاره کرده و آن را عاملی حیاتی برای حفظ سلامت روانی میداند.
خویشتن نوازی
به ما آموختهاند که نباید از خودمان تعریف کنیم، زیرا این کار به عنوان خودستایی تلقی میشود. اما دیدن و قدردانی از ویژگیهای مثبت خود، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه باعث تقویت احساس ارزشمندی میشود. میتوانیم برای خودمان کارهایی که دوست داریم انجام دهیم، مثل گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، تهیه غذایی خوشمزه، یا رفتن به سفری دلپذیر. این اعمال فقط به خاطر وجود خودمان انجام میشوند، نه به عنوان پاداش برای موفقیتها. یادگیری تعریف و تمجید از خود میتواند به افزایش اعتماد به نفس و احساس رضایت از خود کمک کند.
جمعبندی درباره نوازش در روانشناسی
در روانشناسی، نوازش به معنای هر عملی است که به نوعی حضور دیگری را تأیید کند. این مفهوم که از نظریه “تحلیل رفتار متقابل” اریک برن برگرفته شده است، شامل تعاملات کلامی و غیرکلامی میشود. نوازش میتواند مثبت یا منفی، شرطی یا غیرشرطی باشد. نوازشهای مثبت باعث ایجاد احساس خوب در فرد میشوند، در حالی که نوازشهای منفی ممکن است احساسات ناخوشایند ایجاد کنند. همچنین، نوازشها به دو نوع شرطی و غیرشرطی تقسیم میشوند: نوازشهای شرطی در پاسخ به یک عمل خاص هستند، در حالی که نوازشهای غیرشرطی به وجود فرد مرتبط میشوند.
نوازشها در ایجاد ارتباطات سالم و تأثیرگذار بر سلامت روانی نقش مهمی دارند. مطالعات نشان میدهند که کمبود نوازش میتواند منجر به مشکلات روانی شود، به ویژه در دوران کودکی که نوازشهای جسمی و عاطفی برای رشد ضروری هستند. نوازش در بزرگسالان نیز اهمیت زیادی دارد و فقدان آن ممکن است منجر به احساسات منفی و اختلالات روانی شود.