همه افراد خودشیفته خیانتکار نیستند، اما میزان خیانت در بین آنها بیشتر است. شریک زندگی شما که از قضا فرد خودشیفتهای است، احتمال دارد علاقه کمتری به شما نشان دهد و رفتار نامناسبی با شما داشته باشد. هنگامی که به خیانت افراد خودشیفته پی بردید ممکن است در برابر سؤالوجوابها حالت تدافعی به خودشان بگیرند. اطلاعیافتن در مورد الگوهای خیانت افراد خودشیفته ممکن است به روشنشدن سوءظن شما و یافتن روشهای مناسب برای رفع خیانت کمک کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه خیانت خودشیفتهها لطفاً انتهای این مطلب را از دست ندهید.
آیا افراد خودشیفته خیانت می کنند؟
همه خودشیفتهها خیانت نمیکنند، اما میزان خیانت در بین آنها بیشتر از سایرین است. برخلاف افراد معمولی، افراد خودشیفته و خیانتکار میتوانند تحت هر شرایطی احساس محقبودن داشته باشند، از مسائل کنترلی رنج ببرند و کمبود همدلی و پشیمانی را تجربه کنند. علاوه بر این، خودشیفتهها ذاتاً به دنبال لذت هستند و ممکن است دائم به دنبال منابع جدیدی جهت عرضه خودشیفتگی خود باشند که احتمال وقوع خیانتهای سریالی را بیشتر میکند.
از طرفی نیز این احتمال وجود دارد که فرد خودشیفته خیانتکار مجموعهای از استراتژیها را برای فعالکردن رفتار فریبکارانه خود ایجاد کرده باشد؛ بنابراین، شناسایی زودتر این الگوها میتواند شما را از آسیبهای مختلف محافظت کند و رفاه کلی شما را حفظ نماید.
افراد با شخصیت خود شیفته چگونه از شریک عاطفی خود سواستفاده می کنند؟
اکنون برای شما توضیح میدهیم که افراد خیانتکار خودشیفته با چه روشهایی از پارتنرهای خود سو استفاده میکنند و آنها را در معرض آسیبهای گوناگون میگذارند.
تحقیر اطرافیان به طور مداوم یا زورگویی
خودشیفتهها ممکن است با انتقاد، تحقیر یا توهین شریک زندگی خود ارزش آنها را پایین بیاورند. آنها همچنین ممکن است نسبت به محبت و توجه بیتفاوت باشند. این رفتار منجر میشود که طرف مقابل احساس بیاهمیتی یا بیارزشی کند. آنها در شرایط سخت سعی میکنند احساسات طرف مقابل را تضعیف نمایند تا بدین ترتیب پارتنر آنها احساس کند کسی را ندارد که پیش او برود. زورگویی یکی از رایجترین روشهای خیانت افراد خودشیفته و سو استفاده آنها از پارتنرشان است.
تضعیف روحیه و سلب اعتماد به نفس از دیگران
خودشیفتهها ممکن است از تاکتیکهای گوناگون استفاده کنند تا شریک زندگی آنها هنگام درک واقعیتها به خود شک کند. آنها ممکن است حقیقت را تحریف کرده یا انکار کنند، شریک زندگی خود را بهخاطر چیزهایی که تقصیر آنها نیست، سرزنش نمایند و باعث شوند طرف مقابل عقل خود را زیر سؤال ببرد. به طور مثال، برخی از افراد هنگامی که متوجه شک و شبهههای پارتنر خود میشوند دست به انکار میزنند یا وی را به حساسیت بیش از حد متهم میکنند. در این موارد برای تقویت روحیه خود در دوره عزت نفس در تهران شرکت کنید.
عدم توانایی در احساس همدلی با دیگران
خودشیفتهها معمولاً نسبت به دیگران احساس همدلی ندارند، آنها اهمیتی به نیازها یا احساسات شریک زندگی خود نمیدهند. همدلی یکی از ویژگیهای بسیار مهم به شمار میرود که منجر به کنار هم قرارگرفتن زوجها میگردد. نبود همدلی در افراد خودشیفته موجب میشود، پارتنر آنها احساس کند نادیده گرفته میشود و ارزشی ندارد. این افکار آسیب و رنجهای زیادی را متوجه افراد میکند. در چنین رابطههایی پارتنرها احساس انزوا و تنهایی زیادی را تجربه میکنند.
نداشتن دوستان صمیمی
افراد خودشیفته به دلیل روحیات و اخلاق خاصی که دارند، نمیتوانند چندان در روابط طولانیمدت دوام بیاورند. چنانچه به این افراد توجه داشته باشید، خواهید دانست که کسانی که به آنها نزدیک هستند، دوستان موقت، اقوام نزدیک یا آشنایان هستند. پارتنرهایی که دچار خودشیفتگی هستند ممکن است در رابطههای شما با دوستانتان نیز دخالت نمایند و به آنها آسیب بزنند. به طور مثال، آنها مرتب به شما گوشزد میکنند که شما زمان کافی را با آنها سپری نمیکنید. البته که این موارد هیچکدام توجیه خوبی برای خیانت افراد خودشیفته نیست.
صحبت دیگری که ممکن است مطرح نمایند این است که توجهتان بیشتر به دوستانتان است تا آنها. تکرار مداوم این سخنان منجر میشود که وقتی تایمی را با دوستانتان میگذرانید حس عذاب وجدان داشته باشید. پارتنرهای خودشیفته همواره دوست دارند تا در مرکز توجهات باشند. به نظر شما آنها بهاندازهای که انتظار دارند، نسبت به شریک زندگی خود توجه دارند؟
اعمال نفوذ در شما
خودشیفتهها میتوانند در اعمالنفوذ در دیگران برای رسیدن به آنچه میخواهند، مهارت داشته باشند. آنها ممکن است از احساس گناه، ارعاب یا جذابیت برای کنترل شریک زندگی خود استفاده کنند. در چنین وضعیتی طرف مقابل احساس میکند در دام افتاده یا کاملاً درمانده شده است. برای بهبود رفتارهای خود در برابر پارتنرهای خیانتکار خودشیفته میتوانید دوره عزت نفس را بگذرانید. این دورهها میتوانند در بهبود روان شما بسیار مؤثر واقع شوند.
طرح بهانه های مختلف
آنها بهجای اینکه اشتباهات خود را قبول کنند، بهانههای گوناگونی میآورند. زمانی که مشخص میشود کار اشتباهی انجام دادهاند، هرگز عذرخواهی نمیکنند. در عوض، آنها با بهانههای گوناگون سعی دارند تقصیرات را به گردن شما اندازند و خودشان نقش قربانی را بازی کنند. دسته دیگری از افراد نیز سعی میکنند گفتگو را به تأخیر بیندازند. اگر گفتههایی را مطرح کنید که با دروغهای وی مغایرت دارد، به شهرت شخصی که به شما گفته است توهین میکند و میگوید دیوانه یا بدجنس است.
دروغ گویی درباره چیزهای بزرگ و کوچک
ممکن است متوجه میشوید که پاسخهای مشکوکی میدهند و به مرور پی می برید که درست نیستند. آن ها به طور مکرر در مورد محل زندگی، دوران کودکی یا روابط عاشقانه خود دروغ خواهند گفت. افراد خیانتکار مستعد فریبدادن دیگران در مورد چیزهای بیاهمیت هستند، زیرا از آن برای اثبات خودشان استفاده میکنند و می خواهند بگویند باهوشتر از دیگران هستند. در نتیجه هنگام خیانت افراد خودشیفته، زمانی که میخواهند آن را پنهان کنند، ممکن است در دروغهای خود زیادهروی کنند.
اغلب این دروغها جرقههایی را ایجاد میکنند و باعث میشوند کمکم لو بروند. شاید هنگامی که بدانند همه چیز تمام شده و شما متوجه شدهاید شما را به دیوانگی یا حساسیت زیاد متهم کنند تا عقبنشینی کنید. دروغگویی افراد خودشیفته یک موضوع کاملاً عادی است. اگر دیدید که این افراد به طور مرتب در مورد جاهای مختلفی که میروند یا دوستانشان که با آنها وقت میگذرانند دروغ میگویند، باید این هشدارهای قرمز را به عنوان نشانههایی از خیانت در نظر بگیرید.
شما را خیانتکار جلوه میدهند
آنها شما را به خیانت متهم میکنند. خودشیفتهها وقتی به چیزی متهم میشوند حالت تدافعی به خود میگیرند و در نهایت خطای خود را به شخص دیگری نسبت میدهند. اگر به آنها بگویید نگران هستید که بیوفا باشند، ممکن است آن را به خودتان برگردانند و بگویند شما هستید که بیوفا عمل میکنید. این تاکتیک واقعاً خستهکننده است، اما مهم است که بهخاطر داشته باشید که به آنچه مشاهده کردهاید، اطمینان دارید و هرگز اشتباه نمیکنید.
فاصلهگرفتن از شما
آنها فاصله خود را با شما حفظ میکنند. خیانتکارها خیلی به شما متعهد نمیشوند تا در صورت گرفتار شدن در حال خیانت، دلایل قابلقبولی ارائه کنند. آنها ممکن است برچسبها را رد نمایند، از وعدهدادن به شما خودداری کرده یا ناگهان از رابطه شما دور شوند و فضای بیشتری بخواهند. این همچنین میتواند نشانهای از مودی بودن این افراد باشد، اما اگر آنها نیز به طور مکرر دروغ میگویند، احساسات شما را نادیده میگیرند و به این معنا هستند که بهتر از دیگران هستند، این بخشی از الگوهای خیانت پارتنرهای خودشیفته است.
حس تلافی و انتقام
پس از خیانت افراد خودشیفته، زمانی که شما کاری را که آنها میخواهند انجام نمیدهید، در حق شما تلافی میکنند. اگر مشکوک شوید که آنها خیانت میکنند و بخواهید رفتارهایشان را توضیح دهند، ممکن است با حرفهای کنترلکنندهتری به شما پاسخ دهند، مانند دادن همه رمزهای عبور خود. آنها همچنین میتوانند با پخش شایعات در مورد خیانت شما در حالی که واقعاً خودشان در رابطه خیانت میکنند، سعی کنند از شما انتقام بگیرند. تلافیهای آنها میتواند واقعاً ترسناک باشد، اما مهمترین چیز این است که درگیر شوید و واکنشی نشان ندهید. آنها به دنبال یک واکنش بزرگ برای تأیید میزان اهمیت خود هستند، بنابراین بدون انتقام گرفتن از خودتان در برابر اعمالنفوذ آنها محافظت کنید.
تغییرات ناگهانی الگوهای رفتاری
ازآنجاییکه ممکن است رابطه جنسی جدیدی داشته باشند، ممکن است نسبت به برقراری رابطه به نظر بیعلاقه بیایند یا احتمال دارد شروع به آزمایش چیزهای جدیدی نمایند تا شما را از خیانت خود منحرف کنند. اخلاق آنها هر چه که باشد، باید به رفتارهای جنسی آنها توجه نمایید؛ زیرا معمولاً بدون هیچ توضیحی اتفاق میافتند و تغییر میکنند. آنها میتوانند از رابطه جنسی برای کنترل شما به هر طریقی استفاده کنند.
دعواهای بیدلیل
برای خیانت، آنها به دوری از شما نیاز دارند، بنابراین بعد از بحث یا دعواکردن درباره هر موضوعی و ناراحت شدنتان ترجیح میدهند از شما فاصله بگیرند. بافاصله گرفتن از افراد خیانتکار به آنها این فرصت را میدهید که طی یک یا دو روز رابطههای خود را دنبال نمایند. اختلافنظرهای کوچک نیز میتواند توجیه نادرستی برای مشکلات بزرگتر در رابطه مانند خیانت آنها باشد. آنها با بحثکردن در مورد چیزهای کوچک، ناراحتی خود را ابراز میکنند و احساس مینمایند خیانت خود را توجیه کردهاند. پس از خیانت افراد خودشیفته ممکن است آنها خیلی سریع وارد رابطه جدیدی شوند تا حس حسادت شما را روشن کنند و اعتبار ازدسترفته خود را مجدداً بازیابی کنند.
آسیب پذیری شدید در برابر انتقاد
خودشیفتههای خیانتکار معمولاً نظرات یا انتقاداتی را که با آنها مخالفت دارد را تاب نمیآورند. چنانچه انتقادی را درباره آنها مطرح نمایید یا اشتباهی را به آنها گوشزد کنید، بسیار متعجب خواهند شد. آنها فکر میکنند که همه رفتارهای آنها درست است و امکان ندارد خطایی مرتکب شده باشند یا کار اشتباهی انجام داده باشند. حتی امکان دارد که پاسخ انتقادهای شما را با رفتارهایی مانند توهین و تحقیر یا پرخاشگری بدهند یا این که صفاتی همچون حسادت و تنگنظری را به شما نسبت دهند.
چنانچه تمایل داشته باشید رابطه عاطفی خود را با چنین افرادی به هم بزنید، بسیار مخالفت میکنند. برای راضیکردن شما ممکن است در ابتدا بگویند که خود را تغییر میدهند یا وعدههای گوناگونی به شما بدهند. آنها برای جدانشدن شما بیشتر از چیزی که توقعش را دارید، از شما دلجویی میکنند و برای حفظ رابطه خود را به آبوآتش میزنند. اگر رابطه خود را ادامه دهید، ممکن است در آغاز کارهایی انجام دهند که قبلاً هرگز از آنها نمیدیدید. آنها به شیوهای رفتار میکنند که شما گول میخورید و میگویید حتماً تغییر کرده است، اما با گذر زمان پی میبرید که تغییری صورت نگرفته است.
چنین رفتارهایی معمولاً بهمنظور حفظ اعتبار و قدرت افراد انجام میشود نه رضایت پارتنرها. اگر این افراد پارتنر خود را به هر دلیلی از دست بدهند، حس میکنند شکستخوردهاند و این به معنای واقعی برای آنها فاجعه است. چنانچه اصرار به ترک رابطه و اتمام آن دارید، معمولاً آنها رفتارهایی را در پیش میگیرند که شما احساس بدی درباره خودتان پیدا کنید. پس از خیانت افراد خودشیفته خود را قربانی نشان میدهند و تقصیرات را متوجه شما میکنند.
نتیجهگیری خیانت افراد خودشیفته
به طور کلی، افراد خودشیفته به دلیل رفتار خودمحورانه و عدم توجه به دیگران میتوانند به روابط آسیب بزنند. ممکن است داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش با آنها دشوار باشد، و اگر پیشنهادات بالا کمکی نکرد، ممکن است لازم باشد به دنبال کمک حرفهای باشید یا به طور کامل به رابطه پایان دهید. به یاد داشته باشید که مدیریت یک شریک خودشیفته میتواند یک فرایند دشوار و مداوم باشد. مهم است که از خود مراقبت کنید و برای محافظت از رفاه عاطفی خود حد و مرزی تعیین کنید. زندگیکردن با چنین افرادی پیچیدگیهای زیادی دارد. اگر در مورد مطالبی که ارائه کردیم همچنین دروغگویی افراد خودشیفته سؤالی دارید، لطفاً آنها را با ما در میان بگذارید.