چگونه یک فرد خودشیفته را تشخیص دهیم؟

خودشیفتگی نوعی خودخواهی است که به شدت روی فرد تمرکز دارد. شخص خودشیفته نمی تواند با دیگران همدردی کند و اعتماد به نفس شکننده خود را با خودستایی، می پوشاند. در مورد های حاد، خودشیفتگی می تواند منجر به اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder) شود که یک بیماری قابل تشخیص است، اما نه همیشه. برای شناختن فرد خودشیفته، راه هایی وجود دارد. تماشای نحوه صحبت و تعامل فرد با دیگران می تواند به شما کمک کند که فرد خودشیفته را تشخیص دهید. در ادامه روش های تشخیص یک فرد خودشیفته را معرفی و توضیح خواهیم داد.

روش اول: مشاهده رفتار فرد خودشیفته

 

  1. تغییر رفتار فرد را مشاهده کنید.

اکثراً روابط با افراد خودشیفته خوب شروع می شوند. آن ها در ابتدا بسیار دوستانه و با اعتماد به نفس ظاهر می شوند و به دنبال راه هایی می گردند که شباهتشان با شما را نشان دهند. واقعا به حرف های شما گوش می دهند (حداقل در ابتدا)، چرا که دوستی با شما تاثیر خوبی رو خودشان دارد.

  • این رفتار دلپذیر و خوشایند هنگامی که کاری می کنند که ممکن است ضعفشان را نشان دهد، از بین می رود. به جای طلب حمایت از شما به عنوان یک دوست، بیشتر عقب نشینی می کنند و روی موقعیتی خاص یا طبیعت به خصوص شرایطشان تمرکز می کنند.
  • این تغییر ممکن است زمانی رخ دهد که فکر کنند، چیزی در شما عوض شده است. آن ها چیزی راجع به شما پیدا خواهند کرد که با دیدگاه آنها در مورد شما یا رابطه با شما تناسبی ندارد. این تفاوت ها نشان می دهد که شما شباهتی با آن ها ندارید و به اندازه آن ها خوب نیستید!
  1. اطرافیانشان را بررسی کنید.

افراد خودشیفته دوست دارند که روی خودشان تمرکز کنند و به همین دلیل اطرافیان آن ها کسانی هستند که این رفتار را بازتاب می دهند. شخصی که خودشیفتگی دارد، افرادی را دور خود جمع می کند که حس برتری اش را ارضا کند و به ندرت (یا هیچوقت) او را به چالش بکشد.

  • خودشیفتگی منجر به نوعی حس پوچی هم می شود، نوعی نگرانی که شخص نمی تواند انتظارات خودش را برآورده کند. برای جبران این حس، آن ها دوست دارند که اطراف تحسین کنندگانی باشند که به آن ها بگویند باهوش، جذاب یا هر چیزی که شخص خودشیفته دوست دارد بشنود، هستند.

 

  1. به دنبال روابط کوتاه مدت گذشته آن ها بگردید.

چون افراد خودشیفته تنها روی خودشان تمرکز دارند، از این رو روابط کوتاه مدت زیادی هم دارند. آن ها به دنبال کسانی می گردند که این حس غرور و خودستایی را تقویت کند و همین می تواند برای شخص دیگر نامطلوب و ناراحت کننده باشد. این باعث می شود که خودشیفته ها روابط کوتاه مدت زیادی داشته باشند.

  • در برخی موارد، همین حس خود بزرگ بینی می تواند منجر به خیانت شود. یک خودشیفته همواره به دنبال شخص دیگری می گردد که بتواند تنها روی برآوردن نیاز او تمرکز کند. نیاز هایی که شریک زندگی فعلی اش نمی تواند برآورده کند.
فرد خودشیفته روابط کوتاه مدت زیادی دارد.
روابط کوتاه در فرد خودشیفته زیاد است.
  • چنین پس زمینه ای را می توانید در رهبران تجاری خودشیفته پیدا کنید. آن ها به مدت کوتاهی در یک کمپانی می مانند و سرانجام خسارات و صدمات زیادی به کمپانی می زنند. سپس به سرعت به سراغ بعدی می روند. آن ها همواره یک توضیح یا بهانه برای شکست ها و عدم موفقیتشان خواهند داشت.

روش دوم: گوش دادن به فرد خودشیفته

  1. به چرخاندن موضوع بحث به خود توجه کنید.

فردی که خودشیفتگی دارد، همواره موضوع بحث را حوالی خودشان نگه می دارند. اهمیتی ندارد که اینکار تا چه به موضوع اصلی بی ربط باشد، فرد خودشیفته همیشه داستان یا موضوعی پیدا می کند که او را در مرکز بحث قرار دهد. نکته همه در رابطه با فرد خودشیفته این است که بعد از مدتی خود شما و دوستانتان هم راجع به او حرف می زنید.

  • ارتباط با موضوع، کلید اصلی فهمیدن قصد یک فرد خودشیفته است. افراد به طور طبیعی تلاش می کنند که گفتگو را به تجربیات شخصی و چیز هایی که خودشان می فهمند بکشانند. اما فرد خودشیفته متفاوت است، چون همواره به دنبال راهی است که تجربیات خود و دیدگاه خود را به میان آورد، حتی اگر هیچ ارتباطی با موضوع اصلی گفتگوی شما نداشته باشد.
  1. به مقادیر زیاد خودستایی توجه کنید.

همانطور که انتظار می رود، فرد خودشیفته همواره تمرکز را روی خودش و دستاورد هایش نگه می دارد. افراد خودشیفته انتظار دارند که به عنوان فردی مهم، تاثیرگذار و برتر از دیگران شناخته شوند. حتی اگر دستاوردهای آن ها چنین چیزی را تداعی نکند.

  • فرد خودشیفته همواره سعی می کند که درمورد دستاوردهای خود اغراق کند. آن ها تلاش می کنند که مهمترین فرد در هر موضوع بحثی باشند.
  • چون همه این ها اغراق و توهم است، فرد خودشیفته ممکن است همیشه موفق نباشد. اگر آن ها در انجام کاری شکست بخورند، می توانید مطمئن باشید که توجیه ها و بهانه های زیادی برای شکست خود می آورند. جواب هیچگاه اعتراف به تقصیر یا اشتباه کردن نخواهد بود. همواره یک چیز یا شخص دیگر مقصر شناخته می شود.
  1. به فانتزی های موفقیت توجه کنید.

داشتن رویای موفقیت کاملا طبیعی است ولی فرد خودشیفته فقط روی آن تمرکز می کند. آن ها راجع به موفقیت نامحدود، قدرت، زیبایی یا هر نشانه بزرگی دیگری صحبت می کنند. این توهمات به طور قطع باعث خود بزرگ بینی فرد می شود، حتی اگر کار به خصوصی هم نکرده باشند.

  • در بسیاری از موارد این فانتزی ها دست یافتنی نیستند، همین باعث می شود که فرد خودشیفته از کسی که آن را غیرممکن می داند، خشمگین شوند.
  1. به سخنان خودخواهانه توجه کنید.

افرادی که خودشیفتگی دارند از کلمه “من” در جملات خود استفاده نمی کنند. وقتی شخص خودشیفته ادعایی می کند، برای شروع بحث نیست بلکه برای پایان دادن به گفتگو است.

  • ممکن است اندکی متناقض به نظر آید، ولی شخص خودشیفته دوست ندارد هنگام صحبت راجع به ایده هایش از کلمه “من” استفاده کند. آغاز یک جمله با عباراتی مثل “من فکر می کنم” یا “به نظر من” این نکته را تداعی می کند که فرد گوینده از صحت کامل حرف هایش مطمئن نیست و پذیرای نقد هاست.
  1. به استفاده از نام دیگران توجه کنید.

فرد خودشیفته می خواهد موفقیت یا قدرت خود را نشان دهد و برای اثبات ادعای خود از افراد معروف و مهم دیگر استفاده می کند. به چنین ارجاع هایی توجه کنید، مخصوصا اگر فرد خودشیفته آن را به عنوان راهی برای نشان دادن هوش و استعداد خود استفاده کند.

  • این با استناد بر افراد دیگر برای حفظ موقعیت تفاوت دارد. فرد خودشیفته به ایجاد پس زمینه برای ادعای خود علاقه ای ندارد. بلکه می خواهد از فرد معروف دیگر استفاده کند تا گفتگو را تمام کند و به شما بفهماند که حق با اوست.

 

روش سوم: بررسی رفتار خودخواهانه فرد خودشیفته

  1. به دنبال همدردی آن ها با دیگران بگردید.

افرادی که خودشیفتگی دارند، دوست دارند برتری و قدرت خود را از طریق تهدید و تحقیر کسانی که به چشمشان ضعیف و پست هستند، نشان دهند. وقتی شما راجع به افراد دیگر صحبت می کنید، چه شخص خاصی باشد چه گروه هایی با مشکلی مشابه مثل فقیران یا بیماران سرطانی، به واکنش و پاسخ آن ها توجه کنید. شخص خودشیفته راهی پیدا می کند که با آن نشان دهد (یا صراحتا می گوید) که او به چنین مشکلاتی بر نمی خورد، چون کار خاصی را بهتر انجام می دهد.

  • برخی از افراد خودشیفته حتی از دیدن درد و رنج دیگران لذت می برند. البته اینطور نیست که از بداقبالی دیگران خوشحال شوند، بلکه دلیل خوشحالی آن ها این است که حس برتری آن ها تقویت می شود و فکر می کنند که این مشکلات تاثیری روی آن ها ندارد.
  1. به عدم انتقاد پذیری توجه کنید.

البته که هیچکس از نقد شدن خوشش نمی آید، ولی افراد خودشیفته به هیچ وجه نمی توانند آن را تحمل کنند. آن ها نسبت به سخنی که نشان دهد آن ها به اندازه ای که فکر می کنند عالی و باهوش نیستند، به شدت حساس هستند. چون افراد خودشیفته متزلزل هستند، ممکن است با شنیدن انتقاد از شما خشمگین یا حتی به شدن افسرده شوند.

فرد خودشیفته با انتقاد و چالش خشمگین می شود.
انتقاد فرد خودشیفته را خشمگین می کند.
  • ممکن است شخص خودشیفته از شما خشمگین نشود، بلکه به جای آن بهانه بیاورد و نیروی های خارجی را مقصر اصلی برای عدم موفقیت معرفی کنند. گاهی ممکن است به توطئه هم فکر کنند و ایده هایی مثل “علیه من تبانی کرده اند” به سرشان بزند.
  1. به خشمگین شدن افراد هنگام چالش ها توجه کنید.

اگر کسی را موقعیت های چالش برانگیزی قرار دادید و اون خشمگین و برانگیخته شد، احتمال خودشیفته بود فرد وجود دارد. فرد خودشیفته از ضعف خوشش نمی آید، مخصوصا اگر این ضعف در خودشان باشد. بنابراین احتمال دارد که از دست کسی که او را به چالش کشیده خشمگین شود. هدف آن ها این است که با شرم، احساس گناه یا ترس شما را به سکوت وادار کند تا همین سکوت به عنوان قبول دیدگاه او تداعی شود.

از به چالش کشیدن افراد خودشیفته پرهیز کنید، چرا که نتیجه ممکن است خشونت آمیز یا ناخوشایند باشد.

منبع: WikiHow

در انتخاب تراپیست مناسب مشکل دارید؟

ما در اینجا هستیم تا به شما در انتخاب بهترین تراپیست کمک کنیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا