هدف در زندگی به اشخاص انگیزه مضاعف خواهد داد. اکثر افراد در زندگی خود رویاهایی دارند. آنها تصویر مورد علاقهای از شخصیت خود در آینده دارند. در بدترین شرایط هر شخص علایق و ارزشهایی در زندگی داشته که تعیین کننده هدفهای او در زندگی میباشند. تلاش برای تنظیم هدفهای قابل دسترسی در طی سالیان طولانی کاری سخت تلقی میشود. حتی دانستن نقطه شروع نیز چالشبرانگیز خواهد بود. برخی علایق شما به نظر غیرقابل دستیابی خواهند بود. در صورت داشتن برنامهریزی موثر موفق به تنظیم هدفهایی مناسب خواهید شد. در این صورت حس رضایت را حین انجام دادن کارها درست به اندازه زمان رسیدن به اهداف خود تجربه خواهید کرد.
بخش اول : اهداف زندگی خود را تعیین کنید
۱- برای داشتن هدف در زندگی درباره موارد مورد علاقه خود فکر کنید
اکثر افرادی حسی گنگ نسبت به علایق خود در زندگی دارند. در این مرحله و به عنوان قدم اول، هدف شما تبدیل کردن ایدههایی مانند ” خوشحال بودن” و یا ” امنیت داشتن” به موارد مورد علاقه خود میباشد.
- از کاغذ و قلم برای نوشتن علایق خود استفاده کنید. کلینویسی در این قسمت اشکالی ندارد، اما بیش از حد نامفهوم ننویسید.
- به عنوان مثال، اولین فکر خطور کرده به ذهنتان ” خوشحال بودن” میباشد. این هدف قابل قبول است، اما سعی در ترجمه کردن معنای این عبارت داشته باشید. ” خوشحال بودن” از نظر شما چه معنایی دارد؟ چه زندگی به عنوان زندگی شاد شناخته میشود؟
۲- درباره خودتان بنویسید
یکی از بهترین راهها برای جابجا کردن هدفهای کلی با هدفهای مشخص و واضح، نوشتن آزاد درباره شخصیت خود میباشد. راجع به شخصیت و علایق خود تامل کنید. این کار به شما در جهت فهمیدن موارد دارای بیشترین اهمیت در زندگیتان کمک خواهد کرد.
- روش دلخواه خود برای گذراندن زمان را بنویسید. به وسیله نوشتن موارد مورد علاقه خود شروع به ایدهپردازی کنید. چه چیزهایی شما را هیجانزده خواهد کرد؟
- خود را با نوشتن فعالیتهای موثر و ارزشمند برای انجام دادن محدود نکنید. هدف از ایدهپردازی گرفتن بیشترین میزان ایده بوده و این لیست در آینده مفید خواهد بود.
- فعالیتهای مورد علاقه خود را بنویسید. علاقهمند به یادگیری چه چیزهایی هستید؟ آیا علاقه به یادگیری درباره علم، ادبیات و یا موسیقی را دارید؟ هر کدام از این علایق، به یک مقصد همیشگی تبدیل خواهند شد.
- درباره موارد نیازمند به بهبود در خود بنویسید. آیا علاقه به ارتقا مهارتهای صحبت در جمع ، نویسندگی و یا عکاسی را دارید؟ دوباره تاکید میشود، هر کدام از این موارد توانایی تبدیل شدن به یک مسیر همیشگی و دائمی را دارند.
۳- برای داشتن هدف در زندگی آینده خود را تصور کنید
راحع به آینده ایدهآل خود فکر کنید. این آینده چه شکلی است؟ از خود سوالاتی برای کسب جزئیات بیشتر در این باره بپرسید. به عنوان مثال، فرض کرده قصد انتخاب شغلی دائمی را دارید. امکان خطور سوالات زیر به ذهنتان وجود خواهد داشت:
- علاقه به بیدارشدن در چه زمانی از روز را دارید؟
- علاقه به زندگی کردن در چه مکانی دارید؟ آیا مایل به زندگی شهری هستید؟ آیا کشوری خارجی را برای زندگی ترجیح میدهید؟
- هنگام بیدارشدن با چه شخصی مواجه خواهید شد؟ آیا به تشکیل دادن خانواده اهمیت میدهید؟ در این صورت انتخاب شغل نیازمند به جابجایی مکرر برای شما مناسب نمیباشد.
- علاقه به کسب چه میزان درآمدی دارید؟
- پاسخ به این سوالات به تنهایی شغل رویایی شما را مشخص نخواهد کرد، اما به شما به رسیدن به این مهم یاری خواهد رساند.
۴- برای خود اهداف مشخصی تعیین کنید
بعد از ایدهپردازی، احتمالا ایدههایی از موارد مورد علاقه زندگیتان پیدا کردهاید. در واقع، به احتمال زیاد چندین ایده مختلف در حال حاضر دارید. حال باید این ایدهها را تا حد امکان واضح کنید.
- به عنوان مثال، از ایدهپردازیها، ایده تبدیل شدن به یک دانشمند به ذهنتان خطور کرده است. این ایده برای شروع خوب است. اما باید درباره مسائل دیگری نیز فکر کنید. علاقه به تبدیل شدن به چه نوع دانشمندی را در سر میپرورانید؟ آیا علاقه به شیمیدان شدن، فیزیکدان شدن و یا ستارهشناس شدن دارید؟
- تا حد امکان در نوشتن واضح عمل کنید. به فرض مثال، شیمیدان شدن انتخاب مناسبی برای شما میباشد. حال از خود پرسیده علاقه به انجام چه کاری در این شغل دارید؟ آیا علاقه به کار برای شرکت خصوصی داشته و یا مایل به ساخت محصولات جدید هستید؟
۵- درباره چرایی خواستههای خود فکر کنید
تا به حال درباره هدفهای زندگی خود اطلاعاتی کسب کردهاید. در مورد هر کدام از این اهداف از خود بپرسید:” چرا به این کار علاقه دارم؟” با فهمیدن پاسخ شاید در انتخاب اهداف خود تجدیدنظر کنید.
- به عنوان مثال قصد تبدیل شدن به یک جراح را در لیست خود دارید. از خود چرایی این خواسته را میپرسید. علت انتخاب جراح به عنوان شغل میزان درآمد بالای این افراد و همچنین کسب احترام میباشد. اینها دلایلی موجه میباشند، اما به عنوان تنها ملاک انتخاب کافی نیستند. بسیاری از شغلهای دیگر نیز این دو فاکتور را دارند. جراح شدن به تحصیلات فراوانی احتیاج خواهد داشت. زمانهای بسیار زیادی را با اینکار از دست میدهید. در صورت مناسب نبودن این معیارها، شغلهای دیگر را در نظر بگیرید.
بخش دوم : برنامهای برای رسیدن به اهداف تدوین کنید
۱- به اهداف خود اولویت دهید
تا به این لحظه به احتمال زیاد یک یا چند هدف مهم انتخاب کردهاید. حال باید برای ریختن برنامه مناسب جدیت به خرج دهید. اولین قدم برای این کار اولویتبندی هدفها میباشد.
- تصمیم گرفته کدام یک از اهداف شما از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. با این کار تصمیم برای شروع کارها آسانتر خواهد شد.
- برخی اوقات نیاز به حذف بعضی از هدفها را از لیست خود دارید. بعضی هدفها با یکدیگر همخوانی ندارند. به عنوان مثال، داشتن هدف جراح شدن با هدف خوانندهشدن مغایرت دارد. انجام همزمان این دو کار با یک دیگر ممکن نیست.
- بعضی از اهداف قابلیت اغدامشدن با یکدیگر را دارند. به عنوان مثال کار کردن به عنوان باریستا و باز کردن رستوران شخصی خود به صورت همزمان ممکن است.
- بخشی از روند اولویتبندی به میزان مسئولیتپذیری شما در هر یک از اهداف بستگی دارد. با مسئولیتپذیری کم امکان محقق شدن اهداف بلندمدت وجود نخواهد داشت.
۲- برای تنظیم بهتر هدف در زندگی اقدام به انجام تحقیقات نمایید
بعد از مشخص شدن هدف اصلی یا هدفهای سازگار با یکدیگر، زمانی را برای مشخص کردن روش رسیدن به این اهداف اختصاص دهید. از خود سوالاتی این چنینی بپرسید:
- نیاز به یادگیری چه مهارتهایی دارم؟
- چه نیازمندی تحصیلی برای انجام این کار دارم؟
- به چه منابعی توانایی دسترسی خواهم داشت؟
- روند رسیدن به اهداف چه مقدار طول خواهد کشید؟
۳- برای داشتن هدف در زندگی هدفهای زیرمجموعه بنویسید
رسیدن به هدفهای زندگی روند طولانی و پیچیدهای دارد. بر اساس دانش شما راجع به موارد مورد نیاز برای رسیدن به هدف، مرحله بعدی تقسیم این کارها به قسمتهای کوچکتر میباشد.
- با به وجود آوردن هدفهای زیرمجموعه، روند رسیدن به اهداف را بهتر مدیریت خواهید کرد. این کار به شما در جهت ساختن برنامه قدم به قدم رسیدن به اهداف خود کمک شایانی میکند.
- هدفهای زیرمجموعه را تا جای ممکن قابل اندازهگیری تعیین کنید. به عبارتی دیگر، این هدفها تا جایی ملموس بوده که به راحتی از زمان رسیدن به آن مطلع شوید.
- به عنوان مثال هدف شما بازکردن رستورانی شخصی میباشد. هدفهای زیرمجموعه شما شامل ذخیره کردن مقداری مشخصی پول، پیدا کردن مکان تاسیس رستوران، طراحی محیط داخلی، گرفتن اجازهنامه کار، استخدام کارکنان و … میباشد.
- با حرکت کردن به سمت هدفهای بزرگ معیاری برای دیدن پیشرفت کار خود ندارید. با تبدیل کردن این هدفها به هدفهای مشخص و واضح، از رشد خود در طی مسیر مطلع خواهید شد. این کار احتمال انصراف دادن شما از حرکت به سمت هدف را کاهش میدهد.
- تصمیم بر تقسیمبندی و استراتژیسازی برای هدفهای بلندمدت چند ساله ، کوتاه مدت ماهانه، پروژههای هفتگی و کارهای روزانه خود داشته باشید. نرمافزارهای برنامهریزی به شما جهت مدیریت بهتر هدفهایتان کمک خواهند کرد.
۴- برای اهداف خود زمانبندی کنید
بعد از مشخص شدن اقدامات لازم جهت رسیدن به اهداف، برای انجام این اقدامات ضربالاجل معین کنید. زمان مورد نیاز برای انجام هر کدام از هدفهای زیرمجموعه را تخمین زده و برای آنها ضربالاجل مشخصی تعیین کنید.
- تعیین کردن ضربالاجل انگیزه شما را افزایش خواهد داد. ضربالاجل احساس فوریت انجام کارها را در شما تقویت خواهد کرد، همچنین احساس مسئولیت شما را در انجام دادن به موقع کارها، به جای موکول کردن آنها به زمانهای بعدی بالا خواهد برد.
- در مثالی که راجع به رستوران زدیم، در صورت نیاز به ذخیره کردن مقدار مشخصی پول در سه سال آینده، این مقدار را به تعداد ماههای سال تقسیم کنید. این کار باعث شده به جای خرج کردن پول مقدار مشخصی از آن را هر ماه ذخیره کنید.
۵- به منظور مدیریت هدف در زندگی برای برخورد با موانع برنامهریزی کنید
در نهایت، تمامی موارد احتمالی که باعث به هم ریختن برنامه شما شده را در نظر بگیرید. پیشبینی مشکلات و موانع آینده، به شما در جهت ایدهپردازی و برخورد با مشکلات به محض ورود به زندگیتان کمک خواهد کرد.
- به عنوان مثال، قصد تبدیل شدن به یک محقق شیمی را دارید. برای این کار تصمیم به ثبتنام در یکی از بهترین دانشگاههای شیمی میگیرید. در صورت پذیرفتهنشدن در این دانشگاه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا قصد ثبتنام در دانشگاه دیگری را خواهید داشت؟ اگر حواب شما به این سوال بله است، باید قبل از اعلام نتایج دانشگاه مورد نظر خود برای دانشگاه جایگزین نیز اقدام کنید. شاید در صورت عدم پذیرش قصد اقدام مجدد در سال آینده داشته باشید. در این صورت در طی سال پیش رو چه برنامههایی برای افزایش شانس پذیرش خود خواهید داشت؟
بخش سوم : به سمت اهداف خود حرکت کنید
۱- محیط و شرایطی مناسب برای خود فراهم کنید
برای رسیدن به هر هدفی محیطهایی بهتر از سایر محیطها وجود خواهند داشت. تمام تلاش خود را برای جلوگیری از وجود افراد و محیطهای مختلکننده مسیر رسیدن به اهداف خود کنید.
- به عنوان مثال، در صورت تصمیم به ورود در رشته پزشکی، نیاز به ساعتهای طولانی مطالعه و تمرکز کردن خواهید داشت. در صورت داشتن ارتباط با اشخاص خوشگذران و تنبل و تشویق شدنتان به انجام کاری مشابه توسط آنها، باید در انتخاب دوستان خود تجدیدنظر کنید.
- محیط پیرامون خود را با انسانهای هدفمند پر کنید. این افراد انگیزه شما را افزایش داده و در طی مسیر به شما کمک خواهند کرد.
۲- شروع به انجام کار کنید
تاریخی را برای شروع به کار در مسیر هدفهای خود انتخاب کنید. حال غرق در انجام دادن کار شوید.
- در صورت سردرگمی در روش دستیابی به هدف زیرمجموعه اول، شاید هدف انتخابی شما بیش از حد به عنوان هدف اول پیچیده باشد. در صورت سردرگمی حین انتخاب اولین هدف زیرمجموعه، نیاز به مطالعه و تقسیمبندی بیشتری خواهید داشت.
- زمان شروع به کار را به چند روز آینده منتقل کنید. در صورت داشتن اشتیاق کافی برای انجام کار، انتظار انگیزه شما را برای انجام دادن قدم اول بالا خواهد برد.
- از زمان باقیمانده تا شروع کار برای گرفتن مشاوره، تغییر و بهبود برنامه و یا فراهم کردن منابع و ابزار مورد نیاز برای رسیدن به هدف استفاده کنید.
۳- به طور مداوم بر روی اهداف خود کار کنید
پس از شروع به انجام دادن کارها، کلید رسیدن به هدفها استقامت و داشتن پشتکار است. روند رسیدن به اهداف مرحله به مرحله بوده و زمان زیادی خواهد برد. پیشرفتکردن برای رسیدن به اهداف ضروری میباشد.
- برخی افراد اهداف خود را تنظیم کرده و سپس کار را با اشتیاق زیادی شروع میکنند. این افراد انرژی و زمان زیادی را در ابتدا صرف هدف خود میکنند. اشتیاق عالی است، اما سعی در خسته کردن بیش از حد خود در هفتهها و ماههای اول نکنید. همچین معیارهای سخت غیر قابل انجام برای خود تعیین نکنید. فراموش نکرده که رسیدن به اهداف مسابقه نیست. مسیر رسیدن به اهداف یک سفر طولانی میباشد.
- برای کسب اطمینان از پیشرفت مداوم، زمانی را در برنامه خود برای کارکردن روی هدفهایتان تنظیم کنید. به عنوان مثال، در صورت علاقه به شیمیدان شدن، مدتی از روز مانند ساعت ۳ تا ۷ بعد از ظهر را برای انجام تکالیف خود اختصاص دهید. ساعتی مانند ۷:۳۰ تا ۹ شب را نیز به انجام دادن تحقیقات بپردازید. همیشه سعی در استفاده از همین تعداد ساعت برای انجام دادن کارها کنید. تنها در موارد اضطراری از این قانون سرپیچی کنید. ساعت ۹ شب کار را تمام کرده و اقدام به کارهایی برای کسب آرامش کنید.
- برای رسیدن به اهداف، راهی به جز اختصاص دادن ساعات و کار زیاد وجود ندارد. تنها راه رسیدن به اهداف سخت تلاش کردن و گذاشتن وقت در جهت آن میباشد.
۴- به منظور افزایش سرعت در رسیدن به هدف انگیزه خود را حفظ کنید
به علت اهمیت ثبات در انجام کارها، حفظ کردن انگیزه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
- داشتن هدفهای زیرمجموعه برای حفظ انگیزه ضروری است. در صورت احساس داشتن پیشرفت در مسیر مشتاق بودن بسیار آسانتر میشود.
- از محرکها برای ایجاد اشتیاق استفاده کنید. محرک مثبت تاثیری مثبت در زندگی شما خواهد گذاشت. محرکهای منفی نیز عوامل منفی را از زندگی شما حذف میکند. هر دو نوع محرک به شما در حفظ انگیزه کمک خواهند کرد. در صورت از دست دادن تمرکز حین انجام دادن کارها به خود جایزه بدهید. بعد از انجام کار خود را به شام مورد علاقه خود دعوت کنید. شاید انگیزه شما با یک روز کار نکردن بیشتر شود. هر نوعی از محرکها همانطور که گفته شد، تمرکز شما بر روی کارها را افزایش خواهد داد.
- مجازات کردن خود در صورت انجام ندادن کارها به اندازه جایزه دادن موثر نمیباشد. در صورت لحاظ کردن تبعات منفی، جایزههایی در همان حد نیز در نظر بگیرید.
۵- برای سرعت دادن به روند رسیدن به هدف در زندگی پیشرفت خود را اندازهگیری کنید
یکی از راههای حفظ انگیزه اندازهگیری و چک کردن میزان پیشرفت خود میباشد. با توجه به هدف و سلایق شخصی، از نرمافزارها، دفترچهها و یا تقویم استفاده کنید.
- هر کدام از این روشها به شما در جهت یادآوری هدفهای زیر مجموعهای به دست آمده کمک خواهد کرد. این روشها همچنین باعث مدیریت بهتر برای انجام به موقع کارها میشوند.
- نوشتن در دفترچه همچنین از استرس و ترس اقدام کردن در جهت هدف به مدت طولانی میکاهد.
مقاله ” هدف در زندگی : چگونه در زندگی خود هدفمند باشیم ؟ “، ترجمه امیر شیرین زاده، روانشناس و رواندرمانگر بالینی می باشد. این مقاله توسط پاول شرنیاک ، مشاور حرفهای، نگارش شده است.